(My Top 10 (3 ( ساخته شده توسط FarhadKarimi1997 )
-
#01
7.68.664 / 100داستان فیلم در ماه های آخر جنگ جهانی دوم رخ می دهد و روایتگر داستان یک گروهبان به نام واردادی و گروه کوچکش است که خود را در عملیاتی مرگبار در پشت خطوط دشمن می بینند بدون اینکه نیروهای کمکی به کمک آنها بیایند و …
-
#02
7.28.862 / 100زوج انگلیسی رسمی و متشخص، نایجل و فیونا برای هفتمین سالگرد ازدواج خود تصمیم گرفتهاند به هند بروند. آنها قرار است با کشتی به استانبول بروند که در طول سفر با زوجی دیگر آشنا میشوند...
-
#03
7.49.372 / 100یک پسر شانزده ساله خود را به خانه یک دانشجوی دیگر از کلاس ادبیات خود insinuates و در مورد آن در مقالات برای معلم فرانسوی خود را می نویسد. در مواجهه با این استعداد و …
-
#04
5.15.3- / 100“اما” دانشجوی کارشناسی ارشد می باشد. او به تنهای در شهر نیویورک زندگی می کند و به تازگی احساس می کند لپ تاپ و تلفن همراهش توسط کسی کنترل می شود و …
-
#05
6.77.353 / 100: سامبا ۱۰ سال پیش از سنگال به فرانسه مهاجرت کرده است. او در این مدت شغل های زیادی را امتحان کرده است. از طرفی دیگر آلیس که یک مدیر ارشد است نیز از کار خود خسته شده است. سامبا حاضر است هرکاری کند تا به شغل مدیریتی برسد، اما آلیس می خواهد کنار بکشد و به زندگی اش برسد، تا اینکه
-
#06
7.88.5- / 100هفت دوست پس از مدت طولانی برای شام به رستوران می روند و...
-
#07
2003 | زمان 101 دقیقه | درام7.76.989 / 100یک ستاره سینمایی و یک نو عروس افسرده که با هم هیچ نسبتی ندارند، یکدیگر را در توکیو می بینند و رابطهای بین شان آغاز می شود...
-
#08
6.98.454 / 100داستان زنی است که به عنوان نیروی ارتش آمریکا به زندان گوآنتانامو اعزام می شود. در این زندان مسلمانانی حضور دارند که توسط ارتش آمریکا دستگیر شده اند. این زن با یک زندانی جوان مسلمان (پیمان معادی) که ۸ سال عمر خود را در گوآنتانامو سپری کرده است، آشنا می شود و …
-
#09
8.58.696 / 100اعضای خانواده کی-تایک که همگی بیکار هستند، علاقه زیادی به زندگی در پارک ها دارند اما هنگامی که درگیر یک حادثه غیر منتظره می شوند، همه چیز تغییر می کند…
-
#10
8.58.662 / 100«دني وينيارد» (فورلانگ)، نوجواني سفيد پوست است که روزي با چند جوان سياه پوست درگير مي شود و موضوع را با «درک» (نورتن)، برادر بزرگ ترش که گرايشات تند نئونازي دارد، در ميان مي گذارد. «درک» بي مهابا سلاحش را بر مي دارد و به سراغ جوانان سياه پوست مي رود، آنان را مي کشد، و به زندان محکوم مي شود. اما در زندان، به دليل بدرفتاري زندانيان سفيد پوست با او، ديدگاهش نسبت به سياه پوستان عوض مي شود...