اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
داستان این فیلم در مورد مردی جوان به نام ست است که یک کارت دعوت مرموز دریافت میکند. از او دعوت شده است تا آخر هفته خود را در یکی از عمارتهای دورافتاده و خلوت کشور بگذارند. او به آنجا میرود و پس از مدتی متوجه میشود افرادی که در آنجا هستند او را بهتر از خودش میشناسند و…
داستان این فیلم درباره ی زنی است که بر اثر تصادف به کما می رود. بعد از اینکه از کما به هوش می آید به مراتب تصویر های از آینده می بیند که در آن ها به قتل می رسد. او باید سریعتر از زمان متوجه شود که به چه کسی اعتماد کند و چه کسی سعی در ...
یک هفتتیرکش شجاع و نترس از غرب وحشی قدیم به زمان حال و شهری کوچک میآید تا جلوی گروهی موتورسیکلتسوار را که تبدیل به موجواتی ترسناک شدهاند و قصد آسیب رساندن به مردم شهر را دارند بگیرد و…
داستان فیلم درباره "جیمی" نوجوانی دبیرستانی و خیلی چاق که همیشه در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد. او وقتی با "جکسون" یک بوکسور حرفه ای سابق آشنا می شود، تصمیم میگیرد تا مبارزه کردن را تحت نظر این مربی آموزش ببیند و .....
دو برادر تبعیدی که در دشت های غرب وحشی آمریکا بزرگ شده اند به خانه حقیقی خود باز می گردند تا راز گذشته شان را کشف کنند و هم چنین انتقام مرگ والدین شان را بگیرند و…
داستان فیلم در مورد گروهی از جوانان می باشد که ناگهان در انباری متروکه و خالی از سکنه بیدار می شوند و کمی بعد متوجه می شوند که اشخاصی در سر آن ها دوربین های کوچکی وصل کرده اند که آن ها را مجبور کنند بازی کشنده ای را انحام دهند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 49 جایزه دیگر.
زمانی که اسپارکی، سگ ویکتور با یک ماشین تصادف میکند و از دنیا می رود، ویکتور تصمیم می گیرد از تنها راهی که می داند او را به زندگی باز گرداند اما زمانی که این سگ خرابی به بار می آورد و همسایه ها را وحشت زده می کند، ویکتور تلاش می کند والدینش و همسایه ها را متقاعد کند که اسپارکی هنوز همان سگ مهربان و وفادار است…
يک پروفسور زبان شناسي به نام «دومينيک» (رات) از اين که زندگي حرفي اش را به پايان مي رساند بسيار غمگين است. او هم چنان به خاطر «لورا» (لارا) که چهل سال پيش نامزدي شان را به هم زد افسوس مي خورد. «دومينيک» از شمال روماني، زادگاهش، به طرف بخارست سفر مي کند. اما پيش از اين که دست به خودکشي بزند، صاعقه اي به او مي زند. در اين حادثه نه تنها او به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کند بلکه بدن هفتاد ساله ي او هم جوان مي شود…
لس آنجلس. «بازرس لی» (چان) محافظت از دیپلماتی چینی را به عهده دارد که اطلاعات زیادی در مورد تشکیلات جنایتکار «تریاد» دارد. اما دیپلمات پیش از این که بتواند به افشاگری بپردازد مورد سوء قصد آدم کشی به نام «کنجی» (سانادا) قرار می گیرد. از قرار «کنجی» دوست دوران کودکی و برادر «بازرس لی» بوده و او نمی تواند دستگیرش کند. با این همه خیلی زود «بازرس لی» به هم کار قدیمی خود «کارآگاه جیمز کارتر» (تاکر) ملحق می شود و این دو برای پی گیری پرونده ی ماجراهای «تریاد» رهسپار پاریس می شوند…
در دهه 1960 سانفرانسیسکو، سلینا گوئررا، یک دختر مدرسهای کاتولیک ، تصمیم میگیرد تا از سرکوب فقر قد علم کند و روی آیندهای برای خودش سرمایهگذاری کند که سوابق جدیدی را برای آن زمان رقم بزند...
جرج لوتز خانه ای به اسم آميتی ويل را در نيويورک به مبلغ پائينی خريداری کرده و به همراه همسر و سه فرزندش به آنجا نقل مکان می کند. آنها پس از مدتی در می يابند که اين خانه تاريخ خونباری داشته است. يکسال قبل در اين خانه پسر جوانی به اسم رونالد نيمه شب شش عضو خانواده اش را بقتل رسانده است. اکنون جرج و همسرش متوجه اتفاقات عجيب و ترسناکی در خانه می شوند از جمله اينکه بچه های لوتز با ارواح کشته شدگان تماسهائی برقرار می کنند و پدر رالف که کشيش محله است پس از تطهير خانه دچار يک بيماری حاد می شود و همچنين رفته رفته جرج احساس می کند شبيه رونالد شده است...
روبی چیس در لحظه ناامیدی به یک هیولا (فرانک) عهدِ بندگی می کند. او عهد خود را با خودکشی زیر پا می گذارد و فرانک را در مسیر انتقام خونین از افرادی که بیشتر دوستشان داشت قرار می دهد...
یک خلبان تازه کار به نام آلن دریک، بعد از اتمام دوره ی آموزشی پرواز خود در پنساکولا به گردان هوایی معرف هل کتس ملحق می شود. او از همان ابتدا نمی تواند استعداد های خویش را نشان دهد. مهارت های ضعیف او در تیر اندازی در اولین ماموریتش باعث می شود گردان هل کتس در نبرد هوایی شکست بخورند. همکارانش او را به هر نحوی که شده است قبول می کنند اما آلن کاری می کند که از نظر آن ها عبور از خط قرمز محسوب می شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
میلیاردی به نام «الیوت وان» که به کوه نوردی علاقه مند است ، «آنی گارت» را به خدمت می گیرد تا همراه هم قله ی «کِی ۲» در هیمالایا را فتح کنند. در میانه ی صعود ، با تغییرات آب و هوایی «آنی» ، «الیوت» و گروهشان غافل گیر شده و در غاری اسیر می شوند. اما در این بین ، «پیتر» برادر «آنی» که در همان منطقه عکس برداری می کرده ، از ماجرا آگاه می شود و به سرعت همراه گروهی برای نجات آنان به آنجا می رود و…