برونهیلده پومسل خود را "دختری غیرسیاسی" و "شخصیتی در حاشیه" توصیف می کند ، اما او به یکی از بدترین جنایتکاران تاریخ جهان نزدیکتر از دیگران شد. امروز پومسل در 104 سالگی به عنوان تبلیغات نازی ها خدمت می کرد ...
یک نوجوان استرالیایی (بن مندلسون) با دختر رویایی خود (کلودیا کاروان) در یک جگوار کارکرده خریداری شده از یک فروشنده ماشین (استیو بیسلی) قرار می گذارد...
“پی سی ” موج سواری مشتاق است.به کمک “هاوارد” مهندس شرکت پدرش او تخته موج سواری فوق پیشرفته را برای شرکت در مسابقات جهانی طراحی می کند.اما وقتی عاشق یک خواننده می شود همه اولویتهایش تغییر می کند..
یک سرقت و کلاهبرداری به خوبی پیش نمی رود. لذا دو فرد عاشق به نام های نیکی و آل به منظور فرار، وارد منطقه استرالیا می شوند و در آنجا توسط پلیس و فوتبالیستی به نام زیپر دویل تعقیب می شوند. در آنجا با تعدادی شخصیت عجیب و غریب آشنا می شوند که...
داستان تلاقی روابط عاشقانه، کار و زندگی که با ملاقات یک برنامه ریز عروسی و عکاس مراسم ازدواج صورت می گیرد که مهر یکدیگر را در دل هایشان جاری می کند و جرقه رابطه ی عاشقانه را آغاز می کند...
مسافران فنلاندی لینا و استف به کولگاردی، استرالیا میرسند و مشتاق تجربهای معتبر از Outback هستند. زیرا هر سه ماه یک بار یک جفت کوله گرد زن جدید برای کار در تنها بار شهر می آیند...
اقتباسی از «عمو وانیا» چخوف که در روستاهای استرالیا در دهه 1920 اتفاق میافتد. جک دیکنز و خواهرزادهاش مزرعه خانوادگی را اداره میکنند تا از برادر شوهر الکساندر بهعنوان یک منتقد ادبی (ظاهراً درخشان) در لندن حمایت کنند...
در این مستند، فیلمسازی به نام "مارک هال" ریشه های سوشی در ژاپن را تا وضعیت امروزی به عنوان آشپزی که باعث ایجاد صنعت پردرآمد در سراسر جهان شده است، مورد بررسی قرار می دهد...
یک کارگر میدان نفتی از تگزاس به استرالیا سفر می کند تا به دنبال خواهر گم شده خود بگردد. اما جستجوی او به پایان می رسد و با یک باند قاچاق مواد مخدر درگیر می شود...
هنگامی که لوکاس ۱۳ ساله به تعطیلات رفته بود ناگهان خود را در یک سرزمین ناشناخته ، با کشتی ارواح و موجودات ماقبل تاریخ می یابد. او که سعی می کند موجودی زنده ای در آن سرزمین پیدا کند ناگهان صدای رادیویی را می شنود و آن رادیو او را به داخل جنگل می برد جایی که اوکاس یک دختر زیبا را آنجا می بیند که ادعا می کند از سال ۱۹۵۰ آمده است حالا آن ها با هم سعی می کنند تا بتوانند از آن جا بیرون بروند و …..
داستان ماریون هستینگز، فردی که سالها در خانه استرالیایی خود در مجاورت رودخانه رانگل در کنج عزلت به سر می برد. در حالی که تحصیلات خود را در اروپا به پایان می رساند، نامه ای از دیک دریک، سرکارگر مزرعه پدرش دریافت می کند که از او می خواهد فوراً به خانه بازگردد...