آنسلم کیفر یکی از بزرگترین هنرمندان معاصر است. آثار او که دربرگیرنده گذشته و حال هستند، مرز بین فیلم و نقاشی را محو میکنند و تجربهای سینمایی منحصر به فرد را ارائه میکنند که به عمق کار یک هنرمند میرود و مسیر زندگی او را آشکار میکند...
دارتانیان برای نجات کنستانس، که توسط میلدای ربوده شده است، با او متحد میشود. اما با شروع جنگ، آتوس، پورتوس و آرامیس به جبهه میروند و رازهایی از گذشته، پرده از خیانتها برمیدارد و یاران دیرین را رو در روی هم قرار میدهد.
داستان فیلم چهار فارغ التحصیل دبیرستان را دنبال میکند که در سفری به ایتالیا، به روستای متروکهای برمیخورند. آنها در این سفر، طعم آزادی تازه یافته خود را به دور از خواستههای والدین و اساتیدشان میچشند و مرزهای آن را آزمایش میکنند.
فیلم "ناامیدی در جبهه شرقی" داستان زندگی سربازان مجارستانی در جبهه شرقی جنگ جهانی دوم را از نگاه یک کاپیتان روایت میکند.این سربازان وظیفه دارند تا پارتیزان های شوروی را پیدا و دستگیر کنند تا خطوط مقدم جبهه را امن نگه دارند.
یک پناهنده بیخانمان برای یافتن شغلی جدید به یک آژانس کاریابی چند ملیتی اروپایی مراجعه میکند. اما این آژانس، به جای کمک به او، نقشههای دیگری برای او در سر دارد.
در یک گردهمایی کوچک خانوادگی، مردی اعلام میکند که همراه با همسرش نام فرزندی را که در انتظارش هستند، برگزیدهاند. آنها نام آدولف را انتخاب کردهاند؛ نامی منفور و مغضوب که از زمان پایان جنگ در سال 1945 بر هیچ کودکی گذاشته نشده است. این موضوع باعث مجادلاتی بی پایان در بین اعضای خانواده میشود که مقدمهای برای افشای رازهایی دیگر است.
یک گروه از کارگران ساختمانی آلمان، یک کار سخت را در یک مکان دور در حومه بلغارستان شروع می کنند. سرزمین های خارجی، احساس انسان را برای ماجراجویی بیدار می کند، اما با توجه به مانع و اختلافات فرهنگی با پیش داوری و بی اعتمادی مواجه می شوند و...
بیش از 65 میلیون نفر در سراسر جهان مجبور شده اند برای فرار از قحطی، تغییر آب و هوا و جنگ خانه خود را ترک کنند، که این بزرگترین مهاجرت انسان ها پس از جنگ جهانی دوم هست.
بعد از حمله بیگانگان به زمین به قصد پایان دادن به نسل بشر ، ایوان رون، یک نظامی تازه وارد برای حفظ آخرین بازماندگان از نسل بشر وظیفه سرپرستی گروهی محافظ بعنوان S.U.M.1 را بر عهده میگیرد که …
دارتانیان پس از تلاش برای نجات یک زن جوان از ربوده شدن، زخمی شده و رها میشود. در این میان او خود را به پاریس میرساند تا هرطور شده مهاجمانش را پیدا کند. اما دارتانیان نمیداند تلاشش او را به قلب یک جنگ واقعی خواهد کشاند که آینده فرانسه را تغییر میدهد. وی به زودی با آتوس، پورتوس و آرامئیس، سه تفنگدار پادشاه متحد شده و…
در ابتدای قرن بیستم، یتیمی به نام آندریاس اِگِر به درهای فرستاده میشود و بیشتر عمر خود را در آنجا میگذراند. او در طول هشت دهه زندگی، فقر، جنگ و خشونت را تجربه میکند، اما لحظاتی از شادکامی و عشق را نیز میچشد...