ماریسا یک دختر ۲۰ ساله آلمانی هست که از کشور خود،پلیس،یهودیان و قانون متنفر و به دنبال خوش گذرانی و کارهایی نظیر نوشیدن و خالکوبی و همراهی با باندهای نازی می باشد تا اینکه بعد از برخورد با یک پناهنده افغان طرز فکر و نگرش او تغییر می بابد اما آیا اکنون ماریسا می تواند از این گروه ها و باندهای خلافکار نازی بیرون بیاید…؟
داستان در مورد زن و شوهری هست که تازه ازدواج کرده اند و مجبور می شوند برای ایجاد ترتیبات مراسم تشییع جنازه یکی از دوستانشان، ماه عسل خود را لغو کنند و…
پسری بعد از جدایی از اولین عشقش که دختری تازه فارغ التحصیل شده است دوباره تلاش می کند تا این رابطه را برقرار کند ولی ماجرایی طولانی برایش اتفاق می افتد ...
خلبان های آلمانی و انگلیس به یکدیگر شلیک کرده و سقوط میکنند . و خودشان را در یک کابین مشترک پیدا میکنند که برای زنده ماندن در بیابانهای نروژ باید با هم همکاری کنند...
خانم تقوی که شوهرش را بدلیل اعتیاد از دست داده با پسر و دختر جوانش زندگی فقیرانه ای را دنب میکنند او کارگر یک کارخانه موادغذایی است و پسرش احسان نیز در یک انبار قطعات اتومبیل کار میکند اما دختر او بدلیل مشکلات جسمی اش از جامعه دور افتاده و...
فیلم داستان عاشقانه تبهکاری به نام "ژائو دو سانتون" با دانشجوی معماری "ماریا لوسیا" در برازیلیای دهه 80 را دنبال می کند. در این میان نیروهای پلیس و قاچاقچیان مواد مخدر با هم درگیر می شوند...
پس از بیست سال زندگی در زندان حال او یک مرد آزاد است ولی زندگی قبلی اش به کل نابود شده است او با یک زن به اسم جنس ملاقات می کند و سعی دارد با او زندگی جدید را شروع کند اما…
میا” و “فریدا” در سن ۳۰ سالگی و در جشن ازدواج پدر و مادر یکدیگر، همدیگر را ملاقات میکنند. پدر میا با مادر فریدا میخواهد ازدواج کند و این امر این دو دختر را تبدیل به خواهر های ناتنی میکند. اما این آشنایی منجر به بوجود آمدن رابطه بسیار صمیمی بین این دو خواهر می شود که…..
دو افسر جوان پلیس در حین انجام یک بازجویی در ایست بازرسی ،مقداری پول نقد و اسلحه از اعضای یک باند مواد مخدر خطرناک ضبط می کنند و این اتفاق باعث می شود تا این باند در پی نابود کردن آنها باشند…