یک افسر آمریکایی بنام کیت ، تنها کسی است که برای رفتن به آنتاریکا (منطقه ای در قطب جنوب) تعیین شده است . او باید به یک قتل رسیدگی کند در حالی که سه روز تا آغاز زمستان آنجا باقی مانده است . او در این راه با کارکنی از سازمان ملل متحد بنام گابریل مواجه میشه که او هم به همین قتل رسیدگی می کند . کیت باید موارد مشکوک را تعقیب و به قتل های بیشتری پی ببرد . در ابتدای داستان استکو مورد حمله قاتل قرار می گیرد و در توفان تا پای مرگ پیش می رود ولی ...
مکس و لولا دو سارق حرفه ای جواهرات هستند. آنها تصمیم دارند بعد از انجام آخرین کار خود که دزدیدن یکی از الماسهای سه گانه ناپلئون است بازنشسته شوند. آنها پس از موفقیت در اینکار و فرار از دست استن لوید، مامور اداره آگاهی، عازم جزیره ای در دریای کارائیب می شوند. اما مکس پس از مدتی احساس می کند که این بازنشستگی زودهنگام مناسب حال او نیست. در همین زمان رئیس گانگسترهای جزیره نزد مکس آمده و به او پیشنهاد می دهد یکی دیگر از الماسهای سه گانه را از یک کشتی سرقت کند…
فیلم بر اساس یک داستان واقعی است. یک قاتل سریالی دست نیافتنی که در اواخر سال 1960 در خلیج سن فرانسیسکو قتل های بی نقصی انجام می داده، حال مورد هدف چند کارآگاه حرفه ای قرار گرفته است تا به دام بیفتد و...
یک دهه از زمانیکه چیلی پالمر (چیپلی پالمر) به استعداد نزول خواری خود پی برد و از ان در معاملات و فعالیتهای تجاری هالیوود استفاده کرد و صنعت فیلمسازی را به تسخیر خود درآورد می گذرد و …
انگلستان دوران ملکه ويکتوريا. پسر بچه اي يتيم به نام «آليور» (کلارک) به لندن مي آيد و با جيب بر جوان، «آرتفول داجر» (ايدن) آشنا مي شود. «آرتفول داجر» در دارودسته ي دزدهاي جواني فعاليت دارد که «فاگين» (کينگزلي)- مغز متفکر بزهکاري که در عين خبائت، رفتاري پدرانه با بچه ها دارد - رهبري شان مي کند...
فوتبال ورزشی فرا تر از تاریخ انگلستان و میل شدید به خشونت در این کشور میباشد. موضوع جستجو برای مردانی قوی برای پیوستن به ارتش بود و نبرد در میدان جنگ بود فرهنگ فراموش شده مردان آنگلو ساکسون (نژاد ژرمن مهاجر جزیره) این است که استفاده از مشت و خشونت به عنوان مخدر بسیار تأثیرگذارتر از ترکیب دو کار آمیزش جنسی و مصرف مخدر واقعی با همدیگر است و تسلی بخش تر خواهد بود…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
«اليزابت شورت» (کرشنر) بازيگر تازه کاري بود که در هاليوود دهه ي 1940 تقلا مي کرد اسم و رسمي به هم بزند اما در نهايت سرنوشت تلخ و غم انگيزش بر هر آن چه در مدت کوتاه زندگي حرفه اي اش بدان دست يافته بود، سايه انداخت...
در شهری از ایالت تگزاس، دو قاتل وحشی روانی از محاصره نیروهای پلیس می گریزند و پا در جاده ای کویری می گذارند. یک کلانتر بنام «ویدل» که به دنبال گرفتن انتقام مرگ برادرش از آن هاست، شروع به تعقیبشان می کند...
چند ساعت بیشتر به تحویل سال نو نمانده و در یکی از محلات حومه دیترویت دو مامور و یک منشی کلانتری ١٣ آماده می شوند تا کشیک خود هم چون شب های دیگر به آرامی سپری کنند. اما بارش برف سبب می شود تا آرامش کلانتری به هم بریزد. همان شب ماریون بیشاپ، رهبر یک گروه تبهکار و قاتل پلیس ها دستگیر شده و باید به زندان منتقل شود. اما اتومبیل حامل زندانی در بوران گیر می کند و مامورین اجباراً به کلانتری پناه می برند. اما گروهی ناشناس به کلانتری حمله می کنند
داستان واقعی این فیلم در مورد جاسوسی بنام رابرت هنسن است که بیست و پنج سال تمام به عنوان ماموری صادق در FBI خدمت کرده بود. او به مدت دو دهه اطلاعات گران قیمت را به مامورین شوروی فروخته و از این راه خسارت های هنگفت مالی و جانی به دولت آمریکا تحمیل کرده بود. اما در آستانه بازنشستگی به شدت تحت تعقیب و مراقبت قرار می گیرد...
یک متصدی هنر به خاطر اینکه رئیسش باعث شد یک نمونه جعلی بخره میخواد ازش انتقام بگیره ولی تو این راه به کمک یک سوارکار عجیب و غیر قابل پیش بینی نیاز داره و…
دو عامل در اف بی آی تلاش برای روشن شدن قتل رخ داده در منطقه متروک را به عهده دارند. آنها رویکرد شهود از آخرین حادثه با کمک پلیس محلی را در دستور کار خود دارند و...