گروهی از دوستان زن، برای سفری به مناسبت جشن مجردی، راهی تعطیلات میشوند. در این سفر، آنها به رهایی و خوشگذرانی میپردازند، با غریبهها معاشرت میکنند و در حال و هوای مهمانی غرق میشوند.
این فیلم مستند، زندگی روزمره دو کودک نوپا در یک مهد کودک نروژی را در طول یک سال به تصویر میکشد و به بررسی روابط اجتماعی، دوستیها و درگیریهای آنها میپردازد. این اثر، علاوه بر نمایش تعاملات کودکان، به تأمل در ماهیت انسانی نیز میپردازد.
تیموتی مکوی، سرباز بازنشسته ارتش، پس از واقعه محاصره واکو، طرحی شوم و مرگبار را پیریزی میکند. این اثر، یک تریلر روانشناختی است که به نمایش گذاشتن فجیعترین عمل تروریستی در داخل خاک ایالات متحده میپردازد.
دو خواهر دوقلو با شور و علاقهای وصفناپذیر به موسیقی و بهویژه پیانو، در یکی از معتبرترین دانشگاههای موسیقی کشور پذیرفته میشوند. اما دیری نمیگذرد که با خبری ناگوار مواجه میشوند...
مردی ثروتمند که تمام داراییاش را از دست داده، برای گذراندن تعطیلات تابستانی خانوادهاش، ناگزیر به پذیرش ویلایی در کورسیکا میشود که از دوستی قرض گرفته است. در این سفر، خبری از تجملات و رفاه همیشگی نیست و خانوادهاش مجبور میشوند طعم واقعی زندگی در کورسیکا را بچشند. پسر بزرگشان که مدتهاست از خانه رفته و دخترشان که برای دیدن آنها آمده نیز در این سفر همراهیشان میکنند.
موجیگه، دخترک پنج سالهای که نیمی کرهای و نیمی فیلیپینی است، بعد از اینکه مادر فیلیپینیاش را در کرهی جنوبی از دست میدهد، به ناچار تحت سرپرستی خالهاش سانی که رابطهشان دور است، در فیلیپین قرار میگیرد. این دو در این سفر ناگهانی، با اندوه فقدان کنار میآیند، پیچیدگیهای فرهنگی را درک میکنند و به قدرت دگرگونکنندهی خانواده و اجتماع پی میبرند. در این جستوجوی غمانگیز، موجیگه...
لیو چون هه، جوانی که دچار فلج مغزی است، با تلاش و پشتکار، هم به رویای مادربزرگش جامه عمل میپوشاند و هم معنای واقعی زندگی خود را مییابد. او با غلبه بر مشکلات جسمی و ذهنی، تحولی بزرگ را تجربه میکند و فصل جدیدی را در زندگیاش آغاز میکند.
دنیل اسلوس در جدیدترین نمایش کمدی خود، "هیوبرس"، به مفهوم غرور و سقوط میپردازد و با لحن همیشگیاش، شوخیهای گزنده و ناسزاهای اسکاتلندی، مخاطبان را به خنده و تفکر وادار میکند.
سیلوی، خدمتکاری که به تنهایی دو پسرش، سفیان و ژان-ژاک را بزرگ میکند، با مجروح شدن سفیان در آپارتمان، او را به خانهای پرورشی میفرستند. سیلوی مصمم است که پسرش را به خانه بازگرداند...
بازرسی که به دلیل تخلفی تنزل رتبه پیدا کرده، مشغول پیگیری پروندهای در مورد یک شبکه تبهکارانه است که به جعل و فروش جواهرات تقلبی مشغول هستند. او در این راه، ناخواسته وارد مسیری پرمخاطره میشود که جانش را به خطر میاندازد.