وقتی بانی بلو، تولیدکننده محتوای بزرگسالان، اعلام کرد که در ۱۲ ساعت با ۱۰۵۷ مرد خوابیده است، آیا به طور خطرناکی به فانتزیهای مردانه دامن میزد یا یک کارآفرین قدرتمند و مثبتاندیش در زمینه س.ک.س .بود؟
مجموعهای از نوارهای ویدیویی که با موضوع هالووین تهیه شدهاند، سبب افشای یک سری داستانهای پیچیده و خونآلود میشوند، به گونهای که آیین «قاشقزنی» یا «نقل و نباتخواهی» (Trick-or-treat) به مبارزهای برای زنده ماندن تبدیل میگردد.
نیکا با دلی شکسته به کمپ هرایا میرود تا به دوستانش، الن و تونی، ملحق شود. در آنجا، او با رالف و دوستانش که مشغول برگزاری جشن تولد هستند، ملاقات میکند. این فیلم با حضور مجموعهای از ستارگان VMX، شور و هیجان زیادی را به بیننده منتقل میکند.
جاهطلبیهای مشاور موفق کسبوکار، نظر یک سندیکای قدرتمند و جهانی را به خود جلب میکند. به محض شدت گرفتن تهدیدها، او ناگزیر است با فائق آمدن بر رقبای خود و تدبیر به خرج دادن، از تمامی دستاوردهای خود محافظت نماید.
پنج زندگی در یک سری از برخوردهای گذرا به هم پیوند میخورند. در این میان، هر تجربه به منزله یک اعتراف است و هر لحظه اوج، آینهای برای انعکاس درون آنهاست.
زندگی یک مدیر گالری هنری زمانی که دخترش برای دانشگاه رفتن خانه را ترک میکند، وارد هرج و مرج میشود. یک رابطه عاشقانه پرشور با یک هنرمند جذاب تیره و تار میشود، چون وسواس او تهدید میکند که ازدواج، شغل و خانواده او را نابود کند.
کوئینی و مارسل، دوستان صمیمی همیشگی، همیشه رابطهشان را کاملاً افلاطونی نگه میداشتند تا اینکه یک شب پرهیجان، جشن اولین اثر هنری کوئینی، آنها را در رختخواب با هم میخواباند. حالا آنها باید برای فرصتی غیرمنتظره برای چیزی بیشتر، از مرزهای مبهم عبور کنند.
پس از اعلام بهبودی کامل از سرطان، چیسوم آگو سفری را برای پیوستن دوباره به مردی که زمانی دوست داشت و فرزندی که رها کرده بود، آغاز میکند. اما با فاش شدن رازهای مدفون، او متوجه میشود که گذشته بسیار پیچیدهتر و خطرناکتر است.
در سال ۲۰۲۳، ویرجینیا مککالو متهم به قتل والدینش شد. ویرجینیا در گفتگو با افسران بازداشتکننده، آزادانه اعتراف کرد که والدینش را در سال ۲۰۱۹ کشته و سپس به مدت پنج سال در خانهای که با آنها شریک بود، در کنار اجسادشان زندگی کرده است.
نگاهی نوستالژیک به یک پدیده رسانهای اسپانیایی در اوایل دهه ۲۰۰۰، که دنبالکنندهٔ اوجگیری و شهرت خوانندهای به نام یوریِنا (Yurena) (که آن زمان با نام تامارا شناخته میشد) و مسیر او برای تبدیل شدن به یک نماد فرهنگی پاپ با آهنگ موفقش «عوض نشدم» (No cambié) است.
این روایت بر مبنای یک داستان حقیقی است که در تاریخ پانزدهم ژانویه سال ۱۵۱۶ میلادی به وقوع پیوست؛ یک رخداد تاریخی که در آن، شاهدختی آفریقایی با ایثار جان خود، توانست سرزمینش را از خطر قطعی نابودی و ویرانی توسط یک پادشاه مستبد و ستمکار حفظ کند.
گروهی از دوستان ناسازگار وقتی یکی از آنها عاشق دختر لجباز یک سیاستمدار میشود، دچار هرج و مرج میشوند و این منجر به کمدی از اشتباهات میشود که زندگی ساده آنها را به یک آشفتگی تماشایی تبدیل میکند.