چهار زن نیجریهای که همگی بالای سی سال سن دارند، در دنیایی پر از چالشهای عشق، دوستی و فشارهای اجتماعی برای ازدواج، به سر میبرند. آنها در تلاشند تا میان پیشرفت شغلی، رشد فردی و روابطی که پیوسته در حال تحول هستند، تعادل برقرار کنند. این زنان با ایستادگی در برابر هنجارهای جامعهای که اغلب ارزش یک زن را با وضعیت تأهل او میسنجد، این دیدگاهها را به چالش میکشند.
در این محیط تاریک و بیرحم، سوکی روزنهای از امید را مییابد: یک باشگاه مبارزه زیرزمینی خشن که به نیرومندترینها نوید آزادی میدهد. سوکی که چیزی برای باختن ندارد و انتقام، نیروی پیشبرنده هر گام اوست، باید نه تنها برای بقای خود، بلکه برای فرصتی برای بازیابی آزادیاش مبارزه کند.
هنگامی که مادرِ اِبهره، که مدتی از او دور بوده است، برای کمک در نگهداری از پسر خردسالش به نزد او میآید، رابطهی سرد و پرتنش میان آنها فرصتی غیرمنتظره برای تجدید و احیا مییابد.
یک گروهبان نظامی گرفتار شده، تماسهای وهمآوری از یک خط تلفن قدیمی دریافت مینماید که هر یک از آنها وی را در جهت نجات همسر باردارش از چنگال یک قاتل بیامان هدایت میکند؛ اما در نهایت، او بارها و بارها شاهد جان دادن همسرش در یک حلقه شوم و کابوسوار میگردد.
دانشجویی نیجریهای برای گرفتن طلبش از دوستش، از رفقایش کمک میگیرد اما ماجرا به خشونت کشیده شده و اهالی شهر به جای قانون، خودسرانه آنها را مجازات میکنند. این داستان واقعی است.
بامبینو و باوا در لاگوس ملاقات میکنند و به سرعت با هم صمیمی میشوند. در طول گشت و گذار در شهر، رابطهای عاطفی عمیق بین آنها شکل میگیرد، اما به دلیل دیدگاه منفی جامعه نسبت به ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ای.ی، آنها با فشارهای اجتماعی روبرو میشوند.
داستان پسری جوان را روایت میکند که در یک روستای دورافتاده رها شده و با یک بیماری لاعلاج دست و گریبان است. ورود ناگهانی افرادی ناشناس، بارقهای از امید را در زندگی او پدید میآورد و این سوال را مطرح میکند که آیا هنوز برای تغییر سرنوشت او دیر نشده است.
بیوهای ثروتمند که آرزوی داشتن وارث دارد، به مردی علاقهمند میشود. با این حال، پس از آنکه متوجه میشود او پدر خوبی برای فرزندش نخواهد بود، مرد از جدا شدن از او خودداری میکند.
استر در مواجهه با لحظات گوناگون زندگی، پی میبرد که عشق واقعی به جایگاه و ثروت نیست، بلکه به اصالت و رشد فردی بستگی دارد. با فاش شدن رازها و خیانتها، او باید بین زندگی دلخواهش و سرنوشتی که دیگران برایش تعیین کردهاند، انتخاب کند. این داستان، روایتگر قدرتمند مسیر بهبودی است.
زندگی فوتبالی الکس در حال تغییر است. او برای بازگشت به فوتبال، سفری معنوی را آغاز میکند. در این مسیر، با یک بازیکن جوان و با استعداد که رویای بازی در خارج از کشور را دارد، آشنا میشود.
یک کارآگاه بازنشسته و مشهور به نام کتانگاری، برای حل معمای قتل پسرعموی تاجرش به یک عمارت مجلل فراخوانده میشود. تمام ساکنان این عمارت به عنوان مظنون دستگیر شدهاند و او باید قاتل واقعی را شناسایی کند.
یک مامور مبارزه با جرایم سایبری مجبور است هویتی جعلی به عنوان یک اینفلوئنسر محبوب و خوش گذران برای خود بسازد تا بتواند یک کلاهبردار اینترنتی شناخته شده را به دام اندازد.
یک خانواده پس از سالها دوری، تصمیم میگیرند برای جشن کریسمس به خانه پدری بازگردند. اما دلایل این دوری، از جمله رفتار بد اقوام و مشکلات زندگی در شهر لاگوس، سفر آنها را با چالشهای زیادی روبرو میکند. در این سفر، آنها با درامهای خانوادگی، عشق و رویدادهای غیرمنتظرهای مواجه میشوند.