یک زن بعد از جدا شدن از دوست پسرش که به تازگی ازدواج کرده ، سعی می کند زندگی خراب شده اش را درست کند. اما به طور تصادفی دوست پسرش را در حال خیانت به همسر جدیدش می بیند و این سبب می شود تا بتواند نقاط مشترکی را با همسر او بیاید و دشمنش تبدیل به دوستش می شود. بعد از سومین طلاق، سه زن شکست خرده تصمیم می گیرند انتقام دروغ ها و رویاهایشان را از مرد خیانت کار بگیرند...
رانی میلر “مایلی سایرس” که به خاطر جدا شدن پدر و مادرش از هم سخت نارحت و غمگین است در شرایط روحی بدی به سر می برد. رانی پدرش را مقصر این امر می داند و او را سرزنش می کند اما پدرش که یک معلم موسیقی و پیانویست است سعی دارد تا دوباره روحیه قبلی و شادی را به رانی برگرداند و در تلاش است که بتواند کاری کند که او مثل قبل بنوازد چون می داند که فقط نواختن پیانوست که او را به حالت سابق در می آورد اما موفق نمی شود او را راضی به این امر کند تا اینکه رانی با پسر جوانی به نام ویل “لیام همسورس” آشنا می شود و عشق به اوست که رانی را مثل سابق می کند تا جایی که رانی دوباره پیانو می زند و …
هزل دختری است که با توجه به داشتن توموری سرطانی ، چند سالی بیشتر زنده نخواهد بود. اما آشنایی وی با پسری به نام آگستیوس باعث می شود که زندگی هزل دستخوش تغییراتی شود و…
کارآگاه پلیس “کارل مورک” و همکارش “اسد” مسئول رسیدگی به بخش پرونده های مختومه هستند. آن ها به بررسی پرونده ای در مورد مفقود شدن یک زن می پردازند و…
یک وکیل با سابقه و بسیار زرنگ برای دستیابی به ثروتی هنگفت، درگیر موضوع خرید و فروش مواد مخدر می شود اما...
"دکتر رایان استون" یک مهندس پزشکی نابغه در اولین ماموریت خود با شاتل فضایی به همراه فضانورد کهنه کار "مت کاوالسکی" در آخرین ماموریت پیش از بازنشستگی به فضا فرستاده می شوند.اما در یک گردش روتین فاجعه ای بزرگ رخ می دهد.شاتل بطور کامل متلاشی شده و آنها را در فضای بیکران و بدون جاذبه سرگردان می کند...
یک پلیس فاسد ، دوقطبی و معتاد سعی می کند با کلک و حقه دوباره دل زنش را به دست بیاورد به همین دلیل دست به کارهای غیر منتظره ای میزند که...
دیسکی حامل خاطرات یک مامور سی آی ای به دست دو تن از کارکنان یک باشگاه ورزشی می افتد، و آنها تصمیم می گیرند دیسک را بفروشند...
«فارست گامپ» (تام هنکس) مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود...
شاهزاده جوان باید به پرنسس اعتماد کند تا او را از خواب ابدی نجات دهد...(زیبای خفته)