سفينه ي «نوسترومو» براي انجام پژوهش هاي فضايي به کهکشان فرستاده و يکي از سرنشينان آن به نام «کين» (هرت) ناخواسته باعث ورود موجودي ناشناخته به درون سفينه مي شود. موجودي که خيلي سريع رشد مي کند و به نظر مي رسد هدفي جز کشتار و نابودي نداشته باشد..
روایت زنگى مردمى معمولى در جامعهاى شهرستانى و محدود .
یک مرد و زن جوان همدیگر را در ایستگاه قطار اروپا ملاقات می کنند و بعد عاشق یکدیگر میشوند و به وین سفر میکنند...
فیلم در مورد مردی است که شغلش رانندگیست و در ازای جابجایی بسته ها و بدون پرسیدن هیچگونه سوالی دستمزد خود را دریافت میکند...
چين، سال 1946. «ريک اوکانل» (فريزر) و «ايولين» (بلو) پسر جواني به نام «الکس» (فورد) دارند که مقبره ي «امپراطور هان» (لي) و ارتش ده هزار نفري او را کشف مي کند. خيلي زود «هان» به زندگي باز مي گردد و حالا پدر باستان شناس جاسوس «الکس» به کمک او مي آيد تا جلوي دستيابي امپراطور شيطان صفت به جاودانگي را بگيرند.
یوقتي جسد موميايي شده و سه هزار ساله ي «ايمهوپت» (ووسلو) - که به موزه ي ايتاليا انتقال يافته - زنده مي شود تا تلاش هاي شرورانه ي خود را براي ناميرايي از سر گيرد، آرامش خانوادگي «ريک اوکانل» (فريزر) بر هم مي خورد...
یک باستان شناس آمریکایی بنام «ریچارد اوکانل» که در مصر، مستعمره ی فرانسه، مشغول حفاری در یک شهر باستانی بنام هاموناپترا است، بطور تصادفی یک مومیایی را بیدار می کند...
«جانی انگیش» مامور ویژه ی سرویس اطلاعاتی انگلیس، ماموریت دارد تا جلوی یک گروه تروریستی که قصد دارند تا نخست وزیر چین را ترور کنند، بگیرد. وی در این راه باید با گروه های دیگر اطلاعاتی نظیر KGB و CIA نیز همکاری کند. اما جانی انگلیش مردی است که کارها را به روش خودش انجام می دهد و ...
دهه ي ۱۹۳۰ مأموران اطلاعاتي به باستان شناس و ماجراجوي امريکايي، «اينديانا جونز» (فورد) مي گويند که «هيتلر» در پي يافتن صندوق مقدس گم شده است تا از آن براي مقاصد سلطه جويانه اش استفاده کند. آنان از «جونز» مي خواهند تا صندوق را پيدا کند و به امريکا بياورد.
زمانی که آزمایشاتی جهت بدست آوردن درمانی برای آلزایمر بر روی میمون ها انجام میشود، یک میمون که از لحاظ ژنتیکی جهش یافته است، هوش بالایش را به کار می گیرد تا بقیه هم نوعانش را برای رسیدن به آزادی رهبری کند.