دویست و پنجاه سال در آینده، زندگی بشر با ورود شر و بدی دچار تهدید شده است. تنها زنی که معروف به پنجمین عنصر (میلا جوویچ) است می تواند شر را از زندگی بشر دور کند و آنرا از بین ببرد. او در این راه از کمک یک سرباز کارکشته قدیمی به نام «کربن دالاس» (بروس ویلیس) که اکنون راننده تاکسی است نیز بهره مند است. متاسفانه شر توسط فردی به اسم «زورگ» (گری الدمن) نیز پشتیبانی می شود زیرا او تصمیم دارد تا از هرج و مرج و بی نظمی که در اثر فعال شدن شرارت بوجود می آید کمال استفاده را ببرد...
: پسری که در تلاش برای کار کردن و به دست اوردن مخارج زندگی است الان در …
درباره ی یک سرباز زن جوان به نام دیونان و شریک سایبورگ او هست که پس زنده ماندن از جنگ جهانی سوم آخرالزمانی نیویورک در جستجوی امید آینده ی بشریت هستن...
#53
داستانی حماسی در مورد یک غریبه ی مرموز با ساز دهنی است که به جمع نیروهایی که برای حمایت از یک بیوه ی زیبای بدنام که جانش توسط یک قاتل بی رحم که در راه آهن کار می کند به خطر افتاده است، می پیوندد...
در آینده ای دور یک گروه قدرتمند به اسم «اتحادیه» بر کهکشان حکومت می کنند. این گروه که بصورت استبدادی بر تمام سیارات تسلط دارد همواره در تلاش هستند تا مخالفان و شورشیان را سرکوب کنند. یک گروه از این شورشیان به فرماندهی کاپیتان «مالکوم» سوار بر یک سفینه قدیمی با نام «سرنیتی» سعی دارند تا از دست نیروهای اتحادیه بگریزند. در همین زمان دختری به اسم «ریور» که قادر به خواندن ذهن افراد است موفق می شود ذهن گروهی از سیاستمداران اتحادیه را خوانده و پی به اسرارشان ببرد. به همین خاطر او به کمک برادرش «سایمن» از دست نیروهای اتحادیه و به خصوص مامور بی رحمی به اسم «آپریتیو» گریخته و در ادامه آنها به سفینه سرنیتی پناهنده می شوند...
«اسلوین» (جاش هارتنت) که با فرد دیگری اشتبه گرفته شده است، ناخواسته وارد جنگ دو رقیب بزرگ تبه کار در شهر می شود. در همین هنگام اسلوین تحت تعقیب کارآگاه بی رحمی بنام «بریکوسکی» و همینطور یک قاتل بدنام مشهور به «گودکت» (بروس ویلیس) است...
جان دلینجر (جانی دپ) نماد خلافکاران امریکایی و بزرگ ترین سارق بانک امریکاست. دستگیر کردن دلینجر هم معنا با مبارزه با تمام بدنه ی تبهکاری شده است. دلینجر اما یک تبهکار ساده نیست او به مردم احترام می گذارد و می داند که اگر مردم او را دوست داشته باشند به راحتی هر جا بخواهد می تواند پنهان شود. از ان سو ملوین پرویس (کریستین بیل) کاراگاه دقیق و وظیفه شناس، شخصا مامور شده است تا کار دلینجر را یکسره کند...
«ريکاردو تابز» (فاکس) و «ساني کراکت» (فارل) دو کارآگاه پليس اند که به طور مخفيانه در فلوريدا کار مي کنند. تازه ترين مأموريت آن دو گير انداختن «مونتويا» (توسار) يکي از رؤساي قاچاقچيان محلي است. «تابز» و «کراکت» براي نفوذ در تشکيلات «مونتويا» خودشان را قايق رانان سريعي جا مي زنند که حاضرند در برابر مبلغي مناسب، محموله هاي قاچاق را به مقصد برسانند...
داستان درباره دو دوست است که تصمیم می گیرند وارد یک مسابقه المپیک مخصوص شوند تا بدهی بزرگ خود را پرداخت کنند...
«هفت مامور FBI براي اين که تبديل به شکارچيان قاتلين سريالي شوند بايد آزموني سخت را پشت سر بگذارند. اگر در اين امتحان برنده شوند، ماموريت هاي مهم و خطير به آنها واگذار خواهد شد. مامور هريس که فردي غيرعادي است، مسئول آموزش گروه است. او گروه را به جزيره اي متروک برده و به حال خود رهايشان مي کند. مامورين به زودي در مي يابند که نتيجه اين امتحان ثابت خواهد کرد که يکي از خودشان قاتلي سريالي است. اما خيلي زود در جريان تحقيقات با کشته شدن يکي از اعضاي گروه متوجه مي شوند که اين يک امتحان نيست. يکي از افراد تيم واقعاً قاتل است...