Harshavardhan

داستان درباره‌ی مبارزه‌ی یک وکیل مدافع پرشور با تعصب و فساد در سیستم قضایی برای دفاع از یک نوجوان بی‌گناه متهم به جرمی سنگین است.

یک قهرمان که به قوانین اخلاقی خود پایبند است، برای نجات افراد بی‌گناه از دست یک پلیس فاسد، مجبور می‌شود که این قوانین را بشکند.

خانم شتی یک فمینیست است که در لندن زندگی می کند و می خواهد برای همیشه مجرد بماند. آقای پولیشتی از حیدرآباد در تلانگانا، هند، می خواهد در یک رابطه متعهدانه باشد. به نظر می رسد که این دو در مراحل مختلف زندگی هستند اما به نوعی به هم متصل می شوند...

یک بَرَهمَن هندو عاشق یک دختر مسیحی می شود و او را برای متقاعد کردن والدینش آموزش می دهد تا برهمن باشد اما ...

سانتوش، جوانی که با "سندرم میکرو " دست و پنجه نرم می کند، در موقعیتی اجتناب ناپذیر با آمروتا ازدواج می کند اما همچنان اولین شب عروسی خود را به تعویق می اندازد. او با زنی مواجه می شود که برای رفع مشکلش داروی گیاهی دارد...

یک کابوس تکراری مربوط به قتل یک زن جوان، یک روزنامه نگار را وادار می کند تا دریابد که آیا این رویا حقیقی است یا نه...

بالا راجو ، خان روستایشان است که با همسر زیبایش زندگی میکند و دارای دو پسر به نام های چاندراسکر رائو و بنگاری و دو دختر است . او به چاندراسکر کمک می کند که دکتر شده و یک درمانگاه محلی بسازد ...

از طریق تناسخ، اعضای خانواده قادر به عبور از نسل ها و دخالت در زندگی یکدیگر هستند...

یک فارغ التحصیل حقوق پردردسر ، خود را به عنوان پسر یک صنعتگر نشان می دهد و به دلیل قتل یکی از سیاستمداران برجسته هند تحت تعقیب پلیس قرار می گیرد....

بلید برای نجات خانه های زاغه نشینان خود از یک بانک سرقت می کند. وقتی او یک ایستگاه پلیس را در جایی که پول را مخفی کرده بود می بیند، اوضاع تغییر می کند...

زنی مبتلا به فراموشی سعی می کند راز روز گمشده زندگی خود را کشف کند...

یک مأمور زندان برای دستگیری مجرمی فراری و احیای وجهه نامزدش که یک بازرس پلیس است، خود را به جای یک رقاص جا می‌زند.

یک پلیس مخفی که در حال انجام ماموریت است کارش به درگیری با مجرمانی میکشد که سعی دارند یک جعبه سیاه را بدست آورده تا به گنجی برسند .