فیلم بر اساس تجربیات واقعی زندگی شاعری به نام "جیمی ساندیاگو باکا" ساخته شده و بر روی زندگی برادران ناتنی "پاکو" و "کروز" و پسر عموی آنها "میکلو" تمرکز دارد...
هریت وینسلو، معلم آمریکایی، در مکزیک توسط انقلابیون ربوده میشود. پیر گرینگو بیرس، نویسندهای کهنسال، با ربودهکنندهها دوست است و میخواهد هویت خود را مخفی نگه دارد.
این فیلم نشان می دهد که "کلیو" چگونه برای یکی از قدرتمند ترین سیاست مداران کشور کار می کرد و پیشش زندگی می کرد. برای واضح تر کردن قضیه آنها سراسر کشور سفر می کنند تا اظهارات و شواهد را جمع آوری کنند، در حالی که می توانند داستان را ناگفته بگذارند و بی خیال قضیه شوند...
این سریال به سبک اکشن، ماجرایی و هیجانی است. نقش اول این داستان «جک باور» در ادارهٔ CTU (واحد ضد تروریستی) مشغول به کار است و هر فصل یک روز از زندگی او را در حال مبارزه با یک نقشهٔ تروریستی بزرگ و خطرناک نشان می دهد…
سریال تلویزیونی امریکایی است که داستان بازماندگان یک سقوط هواپیما در جزیرهای در مناطق گرمسیری مدار راس السرطان را بازگو میکند که پس از صحبتهای سرمهماندار در پرواز بین سیدنی- لس آنجلس در جایی در اقیانوس ارام سقوط میکند. هر قسمت سریال، شامل زندگی هر کدام از بازماندگان در جزیره و قسمتی از زندگی گذشتهٔ او میباشد...
داستان سریال در میامی اتفاق میافتد و درباره جوانی هکر به نام “ایزی” (اوتمارا ماررو) است که ایده ساخت یک ارز دیجیتالی به نام GenCoin را در سر دارد. اما او نیازمند حمایت مالی است به همین دلیل با فردی به نام “نیک” (آدام برودی) شریک میشود. نیک یک کارمند ارشد بانک است که مقداری پول به طور مخفیانه برای سرمایهگذاری در این پروژه سرقت میکند اما ردپای به جا مانده از او، راه را برای یک مامور سرسخت FBI (مارتین فریمن) هموار میکند و...
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...