فالکونه یک دادستان بود که با استفاده از رد پای پول سعی میکرد علیه مافیا در سیسیل مبارزه کند. او با کمک یک مافیای سابق (F. Murray Abraham) که پس از کشته شدن پسرانش توسط یک رئیس مافیای سرکش تصمیم به همکاری با دولت گرفت، توانست بیش از 300 نفر را محکوم کند. اما ...
بعد از اتفاق هایی که برای گانزو روی داد او فهمید که یک سری رفتار عجیب و غریب پیدا کرده است بعد دریافت که یک بیگانه است و خواست تا با بقیه بیگانگان که خود هم فکر میکرد از همان نوع است ارتباط برقرار کند اما توسط یک سازمان محرمانه منعصب دولتی به بهانه اثبات وجود زندگی فرا زمینی دستگیر شد. از آن رو کرمیت و یک باند برای نجات گانزو دست به کار شدند و ...
توطئه ي فدراسيون و متحد خود سرش سياره ي «سونا» براي تغيير مکان يک جامعه ي کوچک و بي آزار کشف مي شود. فرمانده سفينه ي «انترپرايز»، «پيکارد» (استوارت)، و مشاوران نظامي اش نيز وارد عمل مي شوند و مي کوشند تا اين توطئه را نقش بر آب کنند...
داستان اين فیلم در ارتباط با زن و شوهر محققی میباشد که بر روی حشرات تحقیقات میکنند اما بر اثر تزریق اشتباهی دارویی به یک حشره باعث تغیر ژنتیکی در این نوع حشرات میشوند و ...
مستند مصاحبه هایی با بازیگران بریتانیایی است و توضیح آنها درباره اینکه چرا بازیگران آمریکایی در اجرا کردن نقشهای نمایشنامه های شکسپیر نسبت به آنها دچار مشکلات بیشتری می شوند...
جان دیلینجر، گانگستر معروف آمریکایی، بعد از نجات از ترور، زندگی آرامی را در یک مزرعه با خانوادهاش میگذراند. اما آل کاپون، که به تازگی از زندان آزاد شده است، برای یک سرقت آخر به او نیاز دارد...
یک مرد بی خانمان توسط گروهی از افراد ثروتمند بعنوان راهنما در کوهستان به کار گرفته می شود. بعد از مدتی می فهمد که این افراد آدمکش هایی هستند که برای تفریح آدم می کشند و او طعمه ی جدید آن هاست...
مرد مسنی به نام مکس پیش مربی شمشیربازی مشهور، ویلار، میآید و از او میخواهد که او را به عنوان شاگرد بپذیرد. اما مربی تکنیک استفاده از سلاح او را دوست ندارد و فقط مکس را به عنوان نظافتچی استخدام میکند.
«جک اسليتر» (شوارتسنگر)، مأمور ويژه، گروهي از افراد پليس را از اطراف آسمان خراشي دور مي کند و در پشت بام ساختمان با قاتلي به نام «ريپر» (نونان) که پسر کوچک او را گروگان گرفته، درگير مي شود. کمي بعد معلوم مي شود همه ي اين ماجراها در يک فيلم «آرنولد شوارتسنگر» به نام «جک اسليتر 3» جريان داشته که در سينمايي پرت به نمايش درآمده است...
«سالی یری» آهنگ ساز مخصوص دربار امپراتور اتریش، «یوزف دوم» (جونز) است. در همین هنگام او با «ولفگانگ آمادئوس موتسارت» نابغه ی جوان آشنا می شود و بی نزاکتی و مسخره بازی های او را نسبت به موسیقی اش هرگز نمی بخشد و خیلی زود از او متنفر می شود.
«تونی مونتانا» (ال پاچینو) مهاجر کوبایی که به امریکا امده است با دوستش «منی» (استیون بائور) وارد دسته های مافیایی قاچاق مواد مخدر می شوند. او عاشق «الویرا» (میشل فایفر)، دوست دختر رئیسش می شود. او به سرعت به قدرت می رسد و رئیسش را از سر راه کنار می زند. پس از ازدواج با الویرا با وارد کردن مستقیم کوکائین از کوبا یک امپراطوری بنا می کند...
یک اصلاح طلب سابق که حال به عنوان کارآگاهی خصوصی کار میکند، استخدام میشود تا در مورد کمپینی سیاسی تحقیق کند. این پرونده، بیش از آن چه که در ابتدا به نظر میرسید خطرناک میشود...
ژوئن سال 1972، در ستاد فرماندهي دموکرات ها در دل مجموعه ي واترگيت درواشينگتن، پنج سارق با وسايل مدرن استراق سمع دستگير مي شوند و پي گيري ماجراتوسط دو گزارش گر روزنامه ي واشينگتن پست، «باب وودوارد» (ردفورد) و «کارل برنستاين» (هافمن) پس از چندي منجر به استعفاي «رئيس جمهور نيکسن» مي شود...
“لوئیس” و “کلارک” دو کمدین مشهور هستند اما خارج از صحنه آنها با یکدیگر مشکل داشته و بیش از بیست سال است که با هم حرف نزده اند. “بن” برادر زاده “کلارک” تهیه کننده برنامه است که می خواهد این زوج کلاسیک را دوباره کنار هم قرار دهد و……
در یک روز عادی اتفاقی عجیب همه را شگفت زده میکند . طی یک عملیات نیروهای ویژۀ آمریکا در عراق، مردی پیدا میشود که 8 سال پیش مرگش اعلام شده بود. مردی که محاسنش بلند شده و از تمدن برای چندین سال دور بوده . آن مرد کسی نیس جز " اسکات برودی" .او در این 8 سال اسیر نیروهای القاعده بوده و بر اثرِ تصادف به توسط نیروهای ویژه پیدا میشود. موجِ شادی در میان مردم آمریکا میخروشد...سربازِ وطن به آغوش میهن بازگشته ، حتی رئیس جمهور هم این بازگشت را به وی خوش آمد میگوید. اما آیا همه چیز به همین سادگیست؟...
یک تفنگدار سابق آمریکایی که با اختلال هویت تجزیه ای دست و پنجه نرم می کند، قدرت خدای ماه مصری را دریافت می کند. اما به زودی متوجه میشود که این قدرتهای تازه کشف شده میتوانند هم یک برکت و هم یک نفرین برای زندگی پریشان او باشند.
داستان سریال درباره یک جراح موفق مغز و اعصاب به نام «دکتر جیسون کول» است که تلاش میکند تا شخصیت دومی را که شب ها به آن تبدیل میشود، کنترل کند. او شب ها به یک قاتل خطرناک به نام «ایان پرایس» تبدیل میشود.