"دوناتلا" و "بئاتریس" در یک مرکز روانی در توسکانی هستند. آنها داستان زندگی بسیار متفاوتی دارند ، اما روزی فرصتی برای فرار از آن جا برای آن ها به ارمغان می آید که زندگی ها آن را تغییر می دهد..
لیا، آدریان و برادر کوچکشان تئو که ناشنوا به دنیا آمده است، به همراه پدربزرگشان، پل "الیورون" به تعطیلات در پروونس می روند که هرگز به دلیل نزاع خانوادگی آنها را ملاقات نکرده اند...
فالکونه یک دادستان بود که با استفاده از رد پای پول سعی میکرد علیه مافیا در سیسیل مبارزه کند. او با کمک یک مافیای سابق (F. Murray Abraham) که پس از کشته شدن پسرانش توسط یک رئیس مافیای سرکش تصمیم به همکاری با دولت گرفت، توانست بیش از 300 نفر را محکوم کند. اما ...
به دنیای رویایی فیلمساز رائول رویز قدم بزنید و او ما را برای یک سواری پر پیچ و خم به پاریس می برد. چهار داستان متقارن عجیب و غریب شامل عشق، شهوت، جنایت و زمان ...
«خوزه» پسر خانواده ای نسبتا ثروتمند است که با دختری از طبقه پایین تر بنام «سیلویا» (کروز) رابطه دارد. بعد از باردار شدن سیلویا، خوزه بر خلاف میل والدینش به این دختر وعده ازدواج می دهد. مادر خوزه، برای بر هم زدن این رابطه مردی جذاب بنام «رائول» (باردم) را اجیر می کند تا سیلویا را اغوا کند...
“آنتونی” دوازده ساله عمیقا عاشق یک آرایشگر خوشگذرن است،تجربه ای که هیچگاه فراموش نمی کند.بعدها در زندگی اش او تلاش می کند این احساس را به همراه “ماتیلد” زنی که ازدواج کرده به دست بیاورد …
مارکو ونیئری یک جوان ایتالیایی-آمریکایی است که در نیویورک زندگی می کند. او متوجه می شود که برادرش، یکی از تروریست های بدنام، بعد از فرار از ایتالیا در آمریکای جنوبی دست به خودکشی زده است. او برای شناسایی جسد و بازگرداندن آن به خانه به کلمبیا سفر می کند اما به جای یافتن برادرش با کابوسی وحشتناک و خشونت آمیز روبرو می گردد...
قاتلی سریالی در شهر میلان پرسه میزند و با استفاده از قیچی، مدلینگ های لباس را به قتل میرساند تا اینکه یک تیرانداز ماهر از آمریکا برای محافظت از خواهرش به میلان سفر میکند...
داستان درباره چهار زن شاغل در صنعت ج.ن.س.ی در ایتالیا است که با قتلهای زنجیرهای همکارانشان روبرو میشوند. آنها برای توقف این قتلها، با هم متحد شده و با کمک پلیس و دیگر همکارانشان، به مقابله با قاتل میپردازند.