Buster Keaton

باستر یک خبرنگار ، که در طول سفر با قطار با یک گانگستر درگیر میشود و ...

برای صرفه جویی در پوب ، باستر به همراهِ همسرش تصمیم میگیرد تا به دترویت رفته و یک ماشین خریداری کنند و بعد به خانه باز گردنند..

مردی موضوعی را بازگو میکند ، اینکه چگونه ارتش یانگی را گول زده است...

يک استاد شعبده باز به نام اسپوموني بزرگ ،دستيار مرد و زن خودش را براي نمايش اتش ميزند

يک شيميدان نخبه يک ماده اي جديد کشف ميکند که بلعث ميشود مافيا به دنبالش بيافتد ...

"المر باتز" شرکت کننده یک مسابقه آماتور رادیویی است اما امیدوار است بتواند جایزه نفر اول را بدست آورد و...

المر و دوستش سعي ميکنند در طول سفرشان از دست پليسي سمج فرار کنند

‍ ‎

‌ ‍ ‎

فردی خواب آلود سعی می کند با تبدیل محله زندگی اش به مکانی مناسب تر، باند پسران شهری را اصلاح کند (و زن جوان جذابی را تحت تأثیر قرار دهد...

مردی خوش قلب فرصت این را بدست می آورد تا با بازیگر مورد علاقه اش ازدواج کند.اما چیزی که نمی داند این است که او برای برافروخته کردن عشق قدیمی بازیگر مورد استفاده قرار گرفته است...

عكاسى خرده‏ پا به نام « لوك شانن » ( كيتن ) به تشويق محبوبه‏اش، « سلى » ( دى )، يك دوربين فيلم‏بردارى تهيه می‏كند. اما طرز كار دوربين را به درستى نمیداند و نخستين فيلم‏هاى خبرى كه فيلم‏بردارى میكند، بر اثر خرابكارى ميمونى كه همراه او است مورد تمسخر همگان قرار میگيرد.

کاپیتانی از کار افتاده تصمیم می گیرد که پسرش به جای او در کشتی بخاری اش کار کند...

کارتر دهوان ميخواهد چند اجراي عجيب داشته باشد که هر يک از اجراها گريم متفاوتي دارد ...

 « رانلد » ( کیتن )، جوانى درس‏خوان و بچه ‏ننه، به محبوب‏ترین دختر دبیرستان، « مرى » ( کورن وال )، دل بسته است. اما « مرى »، « جف براون » ( گودوین ) را ترجیح مى‏دهد که توجهى به درس ندارد و در عوض ورزشکار است.

جنگ داخلى امریکا. « جانى گرى » ( کیتن ) در زندگى ‏اش دو عشق دارد: یکى لوکوموتیوى به نام « جنرال » و دیگراى دخترى به نام « آنابل لى » ( مک ). نیروهاى نفوذى شمالى « جنرال » را مى‏ دزدند و در حالى که « آنابل لى » در یکى از واگن‏ هایش به جا مانده، آن را به طرف مناطق خودى مى‏ برند. « جانى » یک تنه به تعقیب لوکوموتیوش مى‏ رود تا « جنرال » و « آنابل لى » را نجات دهد.

پدر "آلفرد" می خواهد از او مردی بزرگ بسازد به همین دلیل او را به سفرهای شکار و ماهیگری می فرستد.او هیچ شکاری بدست نمی آورد اما عاشق یک دختر کوهستانی می شود.وقتی پدر و برادران دختر به او می خندند،متوجه می شوند که او "آلفرد" قهرمان مسابقات مشتزنی است و...

 جوان بى ‏كس و كارى به نام « بى‏ رفيق » ( كيتن ) در جست‏وجوى زندگى بهتر به سوى غرب مى‏ شتابد و در مزرعه‏ اى استخدام مى‏ شود. اما از عهده‏ ى كارهاى خشن گاوچرانى برنمى‏ آيد و كابوى‏ ها مدام او را مسخره مى‏ كنند. تا اين كه با گوساله‏ ى ماده‏ اى به نام « چشم قهوه‏ اى » دوست مى‏ شود...

قطاري در سال 1830 همراه با کلي مسافر عازم مسيري طولاني شد که در اين حين کلي مسائل پيش امد که نشان داده ميشود

"جیمی شنون" در آستانه ورشکستگی قرار دارد اما وکیل پدربزرگش اعلام می کند ارثیه ای هفت میلیون دلاری برای او به جای گذاشته است. برای بدست آوردن پول او باید تا 7 عصر بیست و هفتمین تولدش ازدواج کند...