Glen Cavender

"استیو وگنر" یکی از اعضای پلیس سلطنتی کانادا، در تعقیب و گریزی تمام عیار، یک جاسوس آلمانی را دستگیر می کند، اما پس از مدتی او از اردوگاه اسرا فرار می کند و...

پس از سالها زندگی زیر سلطه آلمانها، یک دهکده کوچک نروژی بپاخاسته و علیه اشغالگران نازی دست به شورش می زند...

بیلی و کانی مجبور میشوند , بخاطر سگ شان از آپارتمان خود در منهتن نقل مکان کنند و در این بین کانی پیشنهاد می دهد که یک خانه ویلایی در پنسیلوانیا را خریداری کنند و ...

مردی که احیتاج به پول دارد می پذیرد خود را به جای شخصی که وجود خارجی ندارد جا بزند،کسی که برای نشان دادن اعتراض خود دست به خودکشی زده است...

"نیلز" و "کارل نلسون" زوجی پزشک هستند که یکی از اعضای گروه "لرد گرنی" را نجات می دهند."گرنی" از آنها سوءاستفاده کرده و "نیلز" را به قتل می رساند.او سپس نویسنده ای به نام "بیل استفنز" را می رباید تا زندگینامه اش را بنویسد...

یک استعدادیاب مشت زنی به نام "نیک دوناتی" پیشخدمتی را به عنوان قهرمان آینده معرفی می کند، اما وقتی او عاشق خواهرش می شود، همه چیز تغییر می کند...

جو و فی ویلسون یک تیم شاد و خوشبخت هستند. اما یک خبرنگار متوجه می‌شود که یکی از دختران همخوان در گروه کمی عجیب و غریب است...

یک کارگر معدن مهاجر بین درگیری کارگران و مالکان معدن گرفتار می شود و...

در روزهای اول تاسیس اف بی آی، ماموران فدرال برای قوه قضاییه کار می کنند. آنها قدرت محدودی داشته و حتی نمی توانند با خود سلاحی حمل کنند. اما این محدودیتها نمی تواند فارغ التحصیل دانشکده حقوق "ادی بوچنان" را از پیوستن به اداره باز دارد و...

"دن هاردستی" قاتلی فراری توسط کارآگاه "استیو بورک" در هنگ کنگ دستگیر شده و به سانفرانسیسکو منتقل می شود.بر روی کشتی "دن" عاشق زنی بیمار به نام "جون" می شود."جون" نمی داند مقصد نهایی "دن" زندان سن کوئنتین است.هر دوی آنها می دانند زمان کمی دارند به همین دلیل با هم برای دیدار در کلوپی مکزیکی قرار می گذارند و...

"ند فارادی" شیمیدانی آمریکایی با یک زنی آلمانی ازدواج می کند.اما او توسط رادیوم آلوده شده و به درمانی پرهزینه در آلمان برای بهبود احتیاج پیدا می کند.همسرش "هلن" به کلوپ شبانه باز می گردد تا پول مورد نیاز را بدست آورد و به عنوان "ونوس بلوند" معروف می شود...

جنگ داخلى امریکا. « جانى گرى » ( کیتن ) در زندگى ‏اش دو عشق دارد: یکى لوکوموتیوى به نام « جنرال » و دیگراى دخترى به نام « آنابل لى » ( مک ). نیروهاى نفوذى شمالى « جنرال » را مى‏ دزدند و در حالى که « آنابل لى » در یکى از واگن‏ هایش به جا مانده، آن را به طرف مناطق خودى مى‏ برند. « جانى » یک تنه به تعقیب لوکوموتیوش مى‏ رود تا « جنرال » و « آنابل لى » را نجات دهد.

قطاري در سال 1830 همراه با کلي مسافر عازم مسيري طولاني شد که در اين حين کلي مسائل پيش امد که نشان داده ميشود

کوکس به ساحل میرود تا در آنجا لحظاتی را سپری کند...

‍ ‎

سه مرد عاشق یک زن می شوند و ...

بعد از اینکه همسره "فتی" او را ترک می کند او وارد یک بازی پوکر می شود و ...

چارلی به همراه همسرش در کنار یک پارک قدم میزنند که ناگهان "آمبرس" و همسرش را ملاقات میکنند و ...

فیلم کوتاه ساخته شده در مورد یک حقه باز که به شهر می آید و ...

همسره چارلی او را برای خرید شیر برای بچه به مغازه ای میفرستد و ...