لری هاینز ، سوار قطار عازم لس آنجلس می شود تا با شریک زندگی خود در اسکیت رولر ، پرسی هالیوود کار کند. او با یک بور ، مأمور مخفی انگلیسی ، آشنا می شود که از او برای خیرخواهی او استفاده می کند...
یک کهنه سرباز جنگ کره پس از بازگشت به واشنگتن دی سی متوجه می شود که شریک تجاری اش فوت کرده و کسب و کار تحقیقات عمومی آنها فروخته شده است. او برای یافتن حقیقت به صورت مخفیانه در آنجا کار می کند...
یک مأمور فضایی از سیاره دوردست داوانا، از طریق یک دستگاه انتقال ماده بسیار پیشرفته به زمین فرستاده میشود. او در آنجا، برای به دست آوردن خون مورد نیاز برای نژاد در حال مرگش که نتیجه یک جنگ هستهای ویرانگر است، جنوب کالیفرنیا را وحشتزده میکند.
پلیسى خودکشى مىکند و « کارآگاه دیو بانیون » ( فورد ) مأمور پىگیرى پرونده مىشود . خیلى زود « بانیون » متوجه مىشود که هیچ کس ، از جمهل همسر پلیس ، و دیگر هم قطاران ، مایل به روشن شدن ماجرا نیست .
پروفسور "هنرى جارود" (پرايس) با موم مجسمه هايى واقع نما از شخصيت هاى تاريخى می سازد. پس از ماجراهايى او كه سلامت عقلى خود را از دست داده براى جلوه ى هر چه جاندارتر و گيراتر مجسمههايش از جسد آدمهايى كه به دليل شباهت به مشاهير تاريخى، قربانى او شده اند استفاده می كند و آنان را با موم می پوشاند...
«بلانش دی بویس»، که مشکلات زیادی را در زندگی متحمل شده است، پس از اخراج از مدرسهای که در آن به تدریس مشغول بود، برای دیدار با خواهرش «استلا» به پیش وی و شوهر خواهرش «استنلی کووالسکی» میآید. استنلی که یک قمارباز است از بدو ورود بلانش سر ناسازگاری با وی دارد و از طریق یکی از دوستانش از گذشتهٔ بلانش باخبر میشود و …
در روزهای پس از جنگ جهانی دوم یک تبهکار در لس آنجلس افسر پلیسی را به ضرب گلوله به قتل می رساند.بدون هیچ سرنخی رئیس پلیس ،"گرهبان چاک جونز" و "مارتی برنن" را مسئول تحقیق در مورد این پرونده می کند و...