وقتی آشکار میشود که آنچه همه فکر میکردن یک سفینه فضایی است در واقع یک پرنده غول پیکر میباشد وحشت عمومی همه جا را فرا میگیرد ، این پرنده با سرعت پرواز کرده و هرچه در راهش قرار گیرد را شکار میکند...
"الا پترسون" اپراتور تلفن بروکلین، تلاش می کند زندگی مشتریانش را از طریق صحبتهایی که می شوند بهتر کند. او عاشق یکی از مشتریانش "جفری ماس" می شود و تصمیم می گیرد به دیدن او برود، اما مشکل اینجاست که پشت تلفن او همیشه تظاهر می کرده یک زن سالخورده است...
کاپیتان "تام رینولدز" به همراه تیم آموزش دیده اش در جنگ جهانی دوم عازم برمه می شوند تا بومیهای منطقه را با جنگ افزارهای مدرن آشنا کنند، اما نبردهای جنگلی آن هم با نیروهای ژاپنی که به این نوع مبارزه آشنا هستند برای او و تیمش بسیار مشکل است و...
یک مأمور فضایی از سیاره دوردست داوانا، از طریق یک دستگاه انتقال ماده بسیار پیشرفته به زمین فرستاده میشود. او در آنجا، برای به دست آوردن خون مورد نیاز برای نژاد در حال مرگش که نتیجه یک جنگ هستهای ویرانگر است، جنوب کالیفرنیا را وحشتزده میکند.
سال 2200 . « فرمانده آدامز » ( نيلسن ) با سفينه اش در سياره ى آلتر 4 فرود مى آيد و به هشدارهاى « دكتر موربيوس » ( پيجين ) ، عضو گروهى گم شده كه بيست سال پيش از زمين به اين سياره فرستاده شدند ، وقعى نمى نهد . روباتى همه فن حريف به نام « روبى » به پيشواز « آدامز » و افرادش مى رود و آنان را به خانه ى « موربيوس » مى برد .
در سال ۱۹۲۷، دان لاکوود و لینا لامونت یک زوج مشهور هنری هستند. اما لینا عشق روی صحنه را با عشق واقعی اشتباه می گرد. دان همراه شریک قدیمی خود کاسمو، تلاش زیادی کرده تا به جایی که امروز در آن قرار دارد برسد. دان آهنگ های زیبایی را در جدیدترین فیلم خود و لینا می خواند. اما با وجود تلاش های بسیار لینا، باز هم صدای کس دیگری را روی او می گذارند. کتی سلدن به عنوان یک بازیگر بلندپرواز وارد صحنه می شود و دان حین کار با او در فیلم، عاشق او می شود. آیا کتی مراتب موفقیت را طی می کند یا این که دچار سقوطی که شایسته ی آن است می شود؟
جورج گریگ که فرمانده یک سفینه فضایی است به دست نیرو که از سیاره ای دیگر آمده نابود می شود همانروز از وی بچه ای به دنیا می آید که نامش را جیمز می گذارند جیمز وقتی بزرگ می شود به خدمت سفینه فضایی در می آید تا جای پدر را بگیرد از آن طرف نیرو با ماده ای که اختراع کرده سیاره ای را نابود می کند و اکنون قصد دارد با همان ماده به جنگ زمین بیاید اما سفینه اینتر پرایز که جیمز نیز در آن است قصد دارد جلوی این کار را بگیرد...
این مجموعه دربارۀ فضانوردی به نام استیو آستین (با بازی لی میجرز) است که در یکی از مأموریتها سقوط میکند و به کما میرود و دستها و پاهای او بهشدت آسیب میبینند، طوری که تقریباً از بین میروند. دانشمندان، طی یک عمل جراحی سرّی، دستها و پاهای او را با اعضای مصنوعی (مکانیکی) عوض کرده و حتی یکی از چشمهایش را بهصورت مصنوعی کار میگذارند. بدین ترتیب “استیو” دارای قدرت فوقالعادۀ فراانسانی میشود…