دنیس کرازبی برای اولین بار نگاهی به طرفداران پرشمار «پیشتازان فضا» میاندازد و این که چگونه سریالهایی از سراسر آمریکا بر زندگی آنها تأثیر گذاشته و آنها را شکل داده است....
تاريخ ستاره اي 92106. پس از سال ها جنگ سرد، «صدراعظم گورکن» (وارنر) به «فدراسيون» پيشنهاد صلح مي دهد. اما او به قتل مي رسد و «فرمانده کرک» (شاتنر) و «مکوي» (کلي) به خاطر اين جنايت محاکمه و محکوم مي شوند. حالا «آقاي اسپاک» (نيموي) فرماندهي اينترپرايز را به عهده مي گيرد و به دنبال مدارکي مي گردد تا دست قاتلان واقعي را رو کند.
«فرمانده کرک» و خدمه اش برای نجات زمین از حمله بیگانگان، در زمان سفر کرده و به قرن بیستم می روند تا تنها موجوداتی که می توانند زمین را نجات دهند اما اکنون منقرض شده اند (گونه ای از وال ها) را با خود به زمان حال بیاورند...
قرن بيست و سوم.خبرهاي رسيده از مقر فرماندهي استارفليت در سن فرانسيسکو، حاکي از هجوم نيروهاي عظيم ابري شکلي به سوي زمين است. «فرمانده کرک» (شاتنر) فرماندهي سفينه ي قدیمي اينتر پرايز را براي مقابله با اين هجوم به عهده مي گيرد...
مسافران یک درشکه و تعدادی تبهکار که در حال عبور از قلمرو سرخپوستان هستند، برای نجات جان خود، مجبور میشوند با هم متحد شده و در برابر سرخپوستان آپاچی مقاومت کنند.
در سال 1875 یک باند قانون شکن قاتل مجرمان را از زندان می شکند، از آنها برای کمک به جنایات استفاده می کند و سپس آنها را برای پاداش می کشد، زمانی که به اندازه کافی بالا رفت.
اوایل دهه 1880 , اهالی شهر "وارلاک" بعد از فرار آخرین کلانتر خود برای مقابله با قانون شکنان تصمیم به استخدام مارشالی میگیرند. به همین خاطر آنان از "کلای بلیزیل" که به داشتن تپانچه های با دسته طلائی مشهور است دعوت میکنند تا مارشال شهر شود...
"کلینت هالیستر" با کمک "مارشال جیک وید" از زندان موفق به فرار می شود."جیک" پس از اینکار او را ترک می کند اما مجبور می شود او را برای پیدا کردن گنجی که پیشتر مخفی کرده راهنمایی کند...
پس از خدمت طولانی به عنوان مرد قانون،"وایت ارپ" تصمیم می گیرد شغل خود را کنار گذاشته و به برادر خود بپیوندد.او متوجه می شود که آنها با "کلاتونها" گروهی از سارقان و اراذل اوباش در نزاع و درگیری هستند و...
پس از اینکه "ویکتور اسکات" داداستان جاه طلب به اشتباه مردی بیگناه را پای صندلی الکتریکی می فرستد، از کار خود استعفا داده، به مشروبات الکلی روی می آورد و وارد دنیای تبهکاران می شود...
جورج گریگ که فرمانده یک سفینه فضایی است به دست نیرو که از سیاره ای دیگر آمده نابود می شود همانروز از وی بچه ای به دنیا می آید که نامش را جیمز می گذارند جیمز وقتی بزرگ می شود به خدمت سفینه فضایی در می آید تا جای پدر را بگیرد از آن طرف نیرو با ماده ای که اختراع کرده سیاره ای را نابود می کند و اکنون قصد دارد با همان ماده به جنگ زمین بیاید اما سفینه اینتر پرایز که جیمز نیز در آن است قصد دارد جلوی این کار را بگیرد...