یک ژنرال چهار ستارهی موفق و کاریزماتیک به نام "گلن مکماهون" (برد پیت) فرماندهی نیروهای ناتو در افغانستان را بر عهده میگیرد، اما تبدیل به طمعهی یک روزنامه نگار افشاگر میشود...
"ساموئل" از یک دختر (گلوریا) که مادرش او را ترک نموده مراقبت می کند ، تا زمانی که دیگر قادر به این کار نبود و تصمیم گرفت تا کودک را به مادرش بسپارد ، لذا به لندن جایی که مادرش کار می کرد سفر کرد ولی او را پیدا نکرد ، هشت سال بعد در حالی که ساموئل و گلوریا به یک دوستِ جداناپذیر تبدیل شده بودند سروکله ی مادر گلوریا پیدا می شود و ...
بانک تیفتنز در معرض خطر ورشکستگی قرار دارد. سر چارلز بنبری، رئیس این بانک، باید تلاش کند تا از حملات بانکهای سرمایهگذاری خارجی جلوگیری کند و بانک را نجات دهد...
روستایی زیبا در ایتالیا، مدی بعد از یک عاشقانه زیبا تصمیم می گیرد با جورج ازدواج کند و او خواهرش تیلور را به عروسی دعوت می کند ولی او نمی داند که تیلور خواهرش عشق سابق جورج بوده است و...
گروهی از خلافکاران تازه کار در حال دزدی از یک بانک هستند، و در همین حال چند کارگر مشغول کندن یک قبرستان می باشند که ناگهان جنازه ای، یکی از آن ها را گاز می گیرد و به شکل زنجیره ای تمام کارگران و بعد از آن ها تمام اهالی شهر لندن به زامبی تبدیل می شوند. بانک زن ها از دست پلیس فرار می کنند اما خود را در میان گله ای از زامبی ها محاصره شده میابند...…
"سارا" زن جوانی است که زندگی اش به اندازه کافی شلوغ است و آخرین چیزی که آرزویش را دارد این است که مسئولیت مراقبت از کسی را برعهده بگیرد. "سارا" مجبور می شود از سگ مادر بزرگش نگهداری کند. این سگ لوس که از نژاد اشرافی "پاگ" می باشد، "پاتریک" نام دارد و مراقبت از آن به هیچ وجه کار آسانی برای "سارا" نخواهد بود تا اینکه …