این فیلم در سه بخش به موضوعات مختلفی مانند دین، فساد و معجزه میپردازد. هر بخش در زمان و مکان متفاوتی اتفاق میافتد و با شخصیتهایی که به نحوی با هاله یا نقاشیهای مغذی در ارتباط هستند، سر و کار دارد...
یک مامور سابق سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) زندگی آرامی را در سوئیس آغاز کرده که در ماموریتی ناخواسته همسر خود را از دست می دهد و مجبور به ایستادن در مقابل شاگرد سابقش و پایان دادن به آخرین ماموریت خود می شود که اینبار رنگ و بویی شخصی دارد...
شش توریست جوان یک راهنما را استخدام می کنند تا آن ها را به شهر پریپات در اکراین ببرد، که بخاطر یک فاجعه هسته ای در سال ها پیش، اکنون یک شهر خالی از سکنه است. طولی نمی کشد که آن ها می فهمند در این شهر تنها نیستند...
در طول جنگ داخلی بوسنی و هرزگوین «دانیل» سرباز صرب، عاشق یکی از اسرای بوسنیایی به نام «آیلا» می شود که در اردوگاه اسرای تحت فرمان دانیل در اسارت است رابطه آنها پیچیده تر می شود تا جایی که باعث تغییر انگیزه آنها در جنگ می شود...
زندگی روزمره مردم بلگراد که به نقاط ضعف خود وسواس دارند و توسط علایق خود هدایت می شوند. هفت داستان مستقل درباره 7 گناه کبیره با لحنی کمیک روایت می شود.
راب، یک یاغی ساکسون، و ماریان، یک زن اشرافزاده نورمن، پس از فتح نورمنها برای مبارزه با بیعدالتی متحد میشوند. راب رهبری یک گروه شورشی را بر عهده دارد در حالی که ماریان به دربار فاسد نفوذ میکند و هر دو برای عدالت و صلح تلاش میکنند.
داستان از جایی شروع میشود که کاراگاه خصوصی نائومی، استخدام شده تا به هر قیمتی الماس های مفقوده سرقتی را پیدا کند…… از سوی دیگر مامور پلیس خلیل نیز به دنبال الماس های سرقتی است. تحقیقات این دو را به آنسوی اروپا جایی که سایه ها اتفاقات را رقم می زنند می برد….