پس از 11 سپتامبر ، توجه به دستگیری جان واکر لیند ، معروف به "طالبان آمریکایی" معطوف شد. این مستند بررسی می کند که چگونه آمریکا در مه جنگ با عدالت دست و پنجه نرم می کند و چگونه روایت ها پس از نبرد ساخته و نابود می شوند...
زمین، تکه جواهری براق در تاریکی فضا است و برای ربات های نابغه که سیاره ها را تصرف می کنند، زمین آخرین قطعه مجموعه آنهاست. اما اینجاست که لیگ عدالت وارد صحنه می شود و…
داستان فیلم در هالیوود و بین سال های ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۱ اتفاق می افتد. «جورج والنتین» (ژان دوژاردین) هنرپیشه خوش سیمای سینمای صامت هالیوود است که رقیبی برای خود نمی بیند. اما بعد از آنکه سینمای صامت به سینمای ناطق تغییر می یابد، جورج والنتین محبوبیت خود را از دست داده و به دست فراموشی سپرده می شود تا اینکه...
بر مبناي نمايش نامه اي نوشته ي پيتر مورگان که پيش از اين در لندن (2006) و برودوي (2007) با موفقيت روي صحنه رفته بود. هوارد با شرط اين که لانگلا و شين به تکرار نقش هايي که در تياتر خلق کرده بودند بپردازند کارگرداني را به عهده مي گيرد. طبعا فيلم فارغ از سياست نيست، اما بيشتر به وجه انساني روايت و شباهت ها و تفاوت هاي دو شخصيت اصلي نظر دارد. اين که دو شخصيت از يک رودررويي، جلوي ميليون ها تماشاگر، به دنبال اهداف شخصي خود هستند؛ يکي اضافه کردن به اعتبار کاري و تعداد تماشاگر برنامه و ديگري احيا کردن اعتبار از دست رفته و دريافت دستمزدي کلان.
یک دانشجوی دامپزشکی مشغول نوشتن پایاننامۀ تحصیلی خود است. او تعدادی حیوان را که مورد آزار دیگران قرار داشتند از خیابانها یا خانههای آنان جمع کرده و در اطاقی به همراه وسایل برقی خود نگهداری و درمان میکند. در اثر اختلال در جریان برق کلیۀ اطلاعات رایانهای مربوط به پایاننامۀ دانشجوی جوان پاک میشود! همه از این وضع بسیار متأسف میشوند. دانشجوی جوان مجبور میشود حیوانات را به دلیل مشکلات ایجاد شده به دوست بدجنسی بسپارد، غافل از اینکه او هم آنها را به جاهای دور میفرستد، اما…
فيلم با لحظات فرود آپولو 11 بر ماه آغاز مي شد و روايت بر مبناي شخصيت جيم لاول، فضانورد معروف آمريكايي و فرمانده آپولو 13 شكل مي گیریرد. داستان ضمن روايت زندگي خانوادگي آنها از يك سو و مشكلات عظيمي كه در راه اين ماموريت پشت سر گذاشتند، از سوي ديگر ادامه مي يابد.
این فیلم داستان زندگی مردی به نام بری مینکو را به تصویر میکشد ، یک بازرگان جوان که با دروغ گفتن ، تقلب و دزدی سعی دارد راه چندین ساله را یک ساله طی کند و به بالاترین پست و مقام در حرفهی کاریش برسد و مردی ثروتمند شود. اما در این بین…
داستان دکتر ویلیام مسترز (با بازی مایکل شین) و ویرجینیا جانسون (با بازی لیزی کاپلن) را روایت میکند که دو پژوهشگر پیشگام در زمینه جنسیتشناسی انسان در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، میزوری بودند.
داستان این سریال در واقع ادامه همان سریالی است که در دهه 90 میلادی بسیار محبوب بوده است و روایتگر یک خانواده از طبقه متوسط جامعه است که همگی شاغل هستند .
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...