چهار زن به دلیل یک اشتباه در رزرو، در یک مکان نامناسب و برای تماشاچیانی که از آنها استقبال نمیکنند، برنامه اجرا میکنند. اما زمانی که خونآشامها به آنها حمله میکنند، ورق برمیگردد و تماشاگران برای نجات خود به این زنان پناه میبرند.
در یک سفر خانوادگی به صحرای آفریقا ، یک دانشمندِ محقق ، ناجوانمردانه توسط یک دلال اسلحه به قتل می رسد. حال نامزد و دخترش که زنده مانده اند ، مجبور می شوند برای حفظ جانشان از دست قاتلین فرار کنند و…
یک تیم رنجر بسیار حرفه ای عازم کنگو در آفریقا میشوند تا جلوی یک عملیات و ساخت و ساز بزرگ هسته ای را بگیرند. جایی که خطرناک ترین دشمنان و تروریستها به تکنولوژی کیک زرد هسته ای دست یافته اند و اکنون مشغول ساخت بمب های بسیار خطرناک هستند…
داستان فیلم در آینده رخ میدهد که در شهری مملو از خشونت که جنایتکاران امور شهر را در دست گرفته اند پلیس هم حاکم ، هم قاضی و میتوان گفت همه کاره شهر است که میتواند حتی اعدام نیز انجام دهد در این بین یک مامور پلیس با یکی از ماموران پلیس کارآموز که به تازگی به کارآموزی پلیس میپردازد همراه میشود تا به مبارزه با جنایتکاران و قاچاقچیانی که نوعی مواد توهم زا به نام “Slo-Mo” را در شهر پخش میکند را نابود کند…
یه راننده حرفه ای به پشنهاد دوستش در سرقت از بانک به او کمک می کنند و برای نجات جان دوستان خود در موقع سرقت تلاش می کنند و در اخر خود او دست گیر میشود و به زندان می افتد اما نه در یک زندان معمولی زندانی که تمام خلاف کاران بزرگ و ادم کش ها در ان هستن و یک سری افراد برای خوش گذرانی خود در انجا مسابقات برگرار میکند و با جان زندانیان خشم گین و خون خوار بازی می کنند ….
اين فيلم با الهام از داستان يک جنگجوي افسانه اي مصري با نام " شاه عقرب " ساخته شده است. داستان در 5000 سال پيش در شهر بدنامي به نام Gomorrah اتفاق مي افتد. در اين شهر فرمانروايي بدکار وجود دارد که تصميمي گرفته تا تمام چادر نشينان صحرا را از بين ببرد. تعداد کمي از قبايل باقيمانده که هرگز با هم متحد نبوده اند ، بايستي بهم بپيوندند و...
بادبانهای سیاه (به انگلیسی: Black Sails) یک سریال تلویزیونی درام به کارگردانی جاناتان استاینبرگ است که از ۲۵ ژانویه ۲۰۱۴ از شبکه استارز پخش شده است. داستان این سریال پیش در آمدی بر رمان مشهور «جزیرهٔ گنج» اثر رابرت لوئیس استیونسنون می باشد. ماجرا دو سال قبل از داستان رمان آغاز میشود؛ سال ۱۷۱۵ میلادی است و دوران طلایی دزدان دریایی. مستعمرهٔ سابق بریتانیا که اکنون جزیرهای بی قانون است، به دست یکی از بدنامترین ناخدایان دزدان دریایی، ناخدا فلینت، اداره میشود. همزمان با تهدیدهای ناوهای بریتانیای که برای پس گرفتن سرزمینهای خود به آبهای آن مناطق برگشتهاند، چهرهٔ جدیدی از ناخدا فلینت پدیدار میشود. او با النور گاتری، دختر یکی از قدرتمندترین قاچاقچیان متحد میشود تا در کنار یکدیگر غنیمتی بزرگ بدست آورند و با جبران خسارتهای وارده، بقایشان را تضمین کنند...