بعد از ۱۷ سال مایکل میرز که اکنون دیگر بزرگ شده است و هنوز خطرناک است، به طور تصادفی از بیمارستان روانی آزاد می شود و فورا به هادنفیلد بر می گردد. جایی که وی می خواهد خواهر کوچک خود لوریرا پیدا کند و اگر در این راه کسی مزاحم وی شود با یک سرنوشت خونین مواجه می شود ...
سياره ي وحشت: گروهي از بازماندگان در يک شهر کوچک با زامبي ها مبارزه مي کنند. ضد مرگ: مردي رواني معروف به «مايک بدل کار» (راسل) دختران زيبا را با اتومبيلش به طرز فجيعي به قتل مي رساند...
«ريکاردو تابز» (فاکس) و «ساني کراکت» (فارل) دو کارآگاه پليس اند که به طور مخفيانه در فلوريدا کار مي کنند. تازه ترين مأموريت آن دو گير انداختن «مونتويا» (توسار) يکي از رؤساي قاچاقچيان محلي است. «تابز» و «کراکت» براي نفوذ در تشکيلات «مونتويا» خودشان را قايق رانان سريعي جا مي زنند که حاضرند در برابر مبلغي مناسب، محموله هاي قاچاق را به مقصد برسانند...
هنگامی که قدرت های خیر و شر دوباره در نبرد بر سر بشریت به زمین فرود می آیند، تنها امید برای بقا، فرزند متولد نشده یک زن بی گناه است. با کمک یک غریبه مرموز، او برای محافظت از فرزندش و نجات بشر مسابقه می دهد...
"کریس" پلیسی ایده آل گرا است عاشق "پم"، زنی زیبا اما بی ثبات که از اعتیاد به الکل و مواد مخدر رنج می برد شده و با او ازدواج می کند. در حالیکه "کریس" سخت تلاش می کند تا یک زندگی عادی داشته و پول کافی در بیاورد، "پم" دست به ولخرجی زده و زندگی مشترکشان را در معرض خطر قرار می دهد...
امريکا، قرن بيست و يکم. براي جلوگيري از افزايش جمعيت، قانوني اجرا مي شود که بر طبق آن هر زن فقط حق به دنيا آوردن يک فرزند را دارد. «جان برنيک» (لامبر) و همسرش «کارن» (لاکلين)، که پس از مرگ فرزند اولش اينک براي بار دوم باردار شده، قصد فرار از مرز را دارند، اما دستگير مي شوند. «کارن» مي گريزد و «برنيک» به سي و يک سال زندان در قلعه اي مدرن محکوم مي شود.
فیلم بر اساس تجربیات واقعی زندگی شاعری به نام "جیمی ساندیاگو باکا" ساخته شده و بر روی زندگی برادران ناتنی "پاکو" و "کروز" و پسر عموی آنها "میکلو" تمرکز دارد...
وین دوبی عکاس خجالتی پلیس, جان رئیس گروه های مافیایی را نجات می دهد.میلو که اصرار دارد دوست او شود, همراهی گلوری یکی از کارمندانش را به او پیشنهاد می کند. وین در وضعیت سختی گرفتار می شود و ...
بیگانگان یکی را از خودشان برای تنبیه به زمین می فرستند این بیگانه بسیار خشن بوده و وقتی بدنی را که تسخیر کرده است آسیب می بیند، مجبور است بدن دیگری را برای تسخیر کردن پیدا کند...
شیکاگو. «هنری» (روکر)، پس از چند سال زندان به جرم قتل مادر خیابان گردش در سن چهارده سالگی، آزاد می شود. در ظاهر کاری به عنوان نابودکننده ی حشرات می یابد؛ اما در عین حال به کشتن افراد ناشناس، به خصوص زنان، با استفاده از ابزار مختلف، مثل چاقو، اسلحه، طناب و حتی دستانش، و بدون داشتن انگیزه ای مشخص، ادامه می دهد.
یک مادر و دو پسرش بعد از مرگ شوهر محبوبش، زندگی آنها دشوار می شود. اما به دلیل بدهی، او باید آنها را به بالتیمور منتقل کند تا با مشکلات زندگی اش روبرو شود ...