داستان یک مربی تیم فوتبال دبیرستان بنام «هارولد» است که با پسری بنام «رادیو» آشنا می شود که دارای مشکلات روحی و روانی می باشد. هارولد او را زیر پر و بال خودش می گیرد...
الیزا و دبی دو خواهری هستند که همیشه با هم کنار نمی آیند. اما رابطه آنها زمانی که زندگی دبی در خطر است مورد آزمایش قرار می گیرد و الیزا ممکن است مجبور شود قدرت خود را برای صحبت با حیوانات کنار بگذارد...
پروت (کوین اسپیسی) توسط ماموران پلیس در ایستگاه ترن پیدا میشود و او را تحویل آسایشگاه رولنی میدهند. دکتر مارک (جف بریجز) برای معالجه او را تحت نظر میگیرد. پروت ادعا میکند که از سیاره کی پکس به زمین آمده و یک موجود فضایی در قالب یک جسم زمینی است. رفتار او کلیه بیماران را تحت تأثیر قرار میدهد و امید زندگی را در آنان بیدار میکند …
پس از آن که شهاب سنگ عظیم، زندگی موجودات را به خطر می اندازد، بچه دایناسوری به نام «آلادار» و «لمورها» تصمیم می گیرند به یک منطقه ی امن بروند، و آن جاست که «آلادار» برای نخستین بار با هم نوعان خودش روبه رو می شود…
یک دانشجوی دامپزشکی مشغول نوشتن پایاننامۀ تحصیلی خود است. او تعدادی حیوان را که مورد آزار دیگران قرار داشتند از خیابانها یا خانههای آنان جمع کرده و در اطاقی به همراه وسایل برقی خود نگهداری و درمان میکند. در اثر اختلال در جریان برق کلیۀ اطلاعات رایانهای مربوط به پایاننامۀ دانشجوی جوان پاک میشود! همه از این وضع بسیار متأسف میشوند. دانشجوی جوان مجبور میشود حیوانات را به دلیل مشکلات ایجاد شده به دوست بدجنسی بسپارد، غافل از اینکه او هم آنها را به جاهای دور میفرستد، اما…
"روزا لین"، دختر معتاد خود "لورتا" و فرزندانش "توماس" و "تریسی" را ، برای زندگی پیش عموی خود "ارل" ، در خانه اجدادی اش در روستایی در می سی سی پی می فرستد ...
یونیس اورز، پرستار شهر کوچکی در طول آزمایش پزشکی مخفی دولت فدرال ایالات متحده بر روی آمریکایی های آفریقایی تبار به نام آزمایش تاسکگی، به درمان سه مرد مبتلا به سیفلیس کمک می کند...
«فرمانده پیکارد» و خدمه اش، بروگ ها را در سفر زمانی به گذشته تعقیب می کنند، تا مانع از بر هم زدن اولین تماس زمینی ها با موجودات بیگانه فضایی در تاریخ شوند...
"فین" که به تازگی فارق التحصیل شده است در حال تمام کرده پایان نامه خود و مهیا شدن برای ازدواج با نامزدش "سم" است.اما فکر پایان یافتن زندگی آزادانه او را آزار می دهد.او به خانه مادربزرگش می رود و...
می-آلیس (با بازی مری مکدانل)، بازیگر سریالهای تلویزیونی، در اثر تصادف فلج میشود و مجبور میشود به خانهٔ پدریاش در لوئیزیانا برگردد. او با پرستارهایی که برای کمک به او استخدام میشوند، رفتارِ خوبی ندارد. اما از میانِ پرستارها، با شانتل (با بازی الفری وودار)، که خودش در زندگیِ شخصیاش مشکلات زیادی دارد، رابطهٔ دوستانهای برقرار میکند...
فیلم داستان شش شهروند به پیش زمینه های متفاوت است که زندگیشان در لس آنجلس به هم پیوند می خورد.در مرکر فیلم دوستی دو مرد از نژاد و طبقه های اجتماعی مختلف قرار دارد...
وقتی یک هواپیمای حمل و نقل زندانیان در مناطق دورافتاده آلاسکا سقوط میکند و دهها زندانی خشن را آزاد میکند، تنها کلانتر منطقه باید از شهری که قسم خورده است آن را امن نگه دارد، محافظت کند.
پس از اینکه لونلا، فوق نابغه 13 ساله، به طور تصادفی تی رکس، دایناسور شیطان، ده تنی را از طریق یک گرداب زمانی به شهر نیویورک امروزی می آورد، این دو با هم همکاری می کنند تا از قسمت پایین ایست ساید شهر در برابر خطر محافظت کنند.
در آینده ای دور از انتظار، نسل بشر قدرت بینایی خود را از دست داده اند و جامعه باید راهی جدید برای ساختن، تعامل با یکدیگر، شکار و بقا پیدا کند. همه اینها زمانی که دوقلوهایی به دنیا می آیند که قدرت بینایی دارند تغییر می کند.
دولت «کانستنس پیتون»، اولین رییس جمهور خانم سیاهپوست آمریکا، دچار بحرانی امنیتی میشود و کشور آمریکا را خطری تهدید میکند. سپس تحلیلگر CIA، چارلستون تاکر (کاترین هیل)، به کمک آنها میآید تا در یکی از سختترین وضعیتهای ممکن به رییس جمهور کمک کند.
داستان این سریال در دهه 60 قرن نوزدهم (سال های 1860) در محله ای به نام "پنج نقطه" در شهر نیویورک اتفاق می افتد یک جوان تنومند ایرلندی که مامور پلیس میباشد, وظیفه دارد تا پایداری صلح و آرامش محله اش را که محله ای کاملاً آشوب گر است و تمامی خلاف کاران و یاغیان در آن زندگی میکنند, هنگامی که در عین حال با مردم بالا شهر جزیره مان هاتان در حال تعامل میباشد, تامین کند...