داستان فیلم در زمانی رخ میدهد که چارلز دیکنز مشغول نوشتن کتاب بسیار معروف سرود کریسمس هست. این کتاب در کریسمس سال ۱۸۴۳ زمانی که دیکنز نویسندهی نامی شده بود به چاپ رسید و…
یک گروه از Ultramarines به تماس مهمی که از قصر شاهنشاهی جهانی دریافت کرده اند پاسخ میدهند. گروهی از امپراتوری در آنجا مستقر شده بودند اما هیچ پاسخی از آنها دریافت نشد. این گروه می کوشند که پی ببرند در آنجا چه اتفاقی افتاده است...
وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا در تاریک ترین ساعات انگلستان مسئولیت را بر عهده می گیرد. او از مذاکره با دشمن امتناع می ورزد و نیروهای متفقین را برای شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوم تشویق می کند....
فیلم نگاهی به تکامل نظریه نسبت "آلبرت انیشتین" و رابطه او با دانشمند بریتانیایی "سر آرتور ادینگتون"،اولین فیزیکدانی که ایده های او را درک کرد می اندازد...
در شهر لندن و در یک رستوران روسی یک باند مافیای روسی فعالیت می کند. ریاست این گروه بر عهده «سیمون» و پسر کله شقش «کریل» است. راننده کریل، «نیکلای» خود را به همه افراد ثابت می کند و تنها شرطی که باید بپذیرد فراموشی خانواده است گرچه خود او هم از این بابت ناراحت نیست زیرا نسبت به پدر و مادرش هیچ احساسی ندارد. نیکلای مرموزی که حتی خود کریل هم او را درست نمی شناسد، به سادگی دشمنان خانواده جدیدش را از بین می برد و پله های ترقی را طی می کند، هرچند که هیچ کس هویت واقعی او را نمی داند…
«جاستين کوئيل» (رالف فاینس) يک ديپلمات بریتانیایی است که در کنيا کار می کند. به زودی مشخص می شود «تسا» (راشل وایز) همسر جوان جاستین، طی حادثه ای در بزرگراه کشته می شود. به جاستین می گویند که همسرش در جريان حمله سارقين در يک بزرگراه بقتل رسيده است. اما جاستين دليل مذکور را نمی پذيرد چرا که احتمال می دهد همسرش بخاطر فعاليتهایي که عليه يک شرکت دارو سازی انجام داده کشته شده است...
«تام جریکو» ( اسکات ) ریاضی دان با استعدادی است که در زمینه ی تکامل و نگه داری از ماشین «معما» با دولت بریتانیا هم کاری می کند. به تازگی ظاهرا آلمانی ها رمز جدیدی طراحی کرده اند که ماشین «معما» قادر به رمزگشایی اش نیست و بنابراین پیش از آن که ستون مهمی شامل نیرو و تجهیزات به دریا بزند، به کمک «جریکو» نیاز است تا رمز نیروهای محور را رازگشایی کند …
فیلم اتفاقات را در دید دو شخصیت کوچک نمایش "هملت"،مردانی که هیچ کنترلی بر سرنوشت خود ندارند نشان داده و تقدیرشان را بررسی کرده و به سوالات مهمی پاسخ می دهد...
"دنیل هرش" پزشکی یهودی و "الکس" زنی جوان هر دو درگیر یک مثلث عشقی با "باب الکین" جوان هستند.هر دو آنها ترجیح می دهند با این وضعیت کنار بیایند تا اینکه ریسک از دست دادن "باب" را بکنند.اما آخر هفته ای زمستانی در لندن بسیار متفاوت خواهد بود...
داستان سریال در سال 1930 آغاز میشود زمانی که رابرت جکیل نوه ی دکتر جکیل معروف در حال جستجو برای کشف حقیقت در مورد ماهیت و هویت خود و همچنین نفرین خانوادگیش است...