آنتوان پس از اخراج از کار، به جای همسرش، مسئولیت مراقبت از فرزندان را بر عهده می گیرد . این نقشآفرینی جدید برای دو سال ادامه داشته است و آنتوان اکنون احساس خستگی و ناامیدی میکند. او نمیداند چگونه میتواند با خواستههای زیاد خانوادهاش کنار بیاید...
یک شب، یک سارق در لباس بابا نوئل توسط آنتوان، پسر جوانی که معتقد است بابانوئل واقعی است، غافلگیر می شود. سپس آنتوان او را تعقیب می کند و آنها وارد ماجراجویی غیرمنتظره ای می شوند که زندگی آنها را تغییر می دهد...
هنگامی که یکی از بزرگترین سرآشپزهای فرانسه متوجه می شود که بیماری لاعلاج دارد، شروع به جستجوی جانشین خود می کند. او با زنی جوان با شخصیتی سرسخت آشنا می شود. همه چیز آنها را متمایز می کند، غیر از ذائقه آنها برای آشپزی...
وقتی دو نفر که دیگر به عشق اعتقادی ندارند همدیگر را پیدا می کنند، هیچ چیز نمی تواند مانع شکوفایی عاشقانه آنها شود ، به جز یک نمایش مسخره بازیگوشی از اشتباهات، دخالت ها و هویت اشتباه....
داستان حول دوستان دوران کودکی میشل می چرخد که به عشق واقعی اعتقاد دارد و وینسنت که در مورد روابط جدی نیست و فقط در لذت های فیزیکی با زنان افراط می کند...
زن جوانی که با افسون هایش مردان را تیغ می زند، در شرایطی گیج کننده یک خدمتکار ساده و مهربان هتل را با خواستگاری ثروتمند اشتباه گرفته و با او رابطه برقرار می کند…
“پییر” رقصنده ای حرفه ای که از عارضه قلبی خطرناکی رنج می برد، در انتظار عمل تعویض قلب است که شاید زندگی دوباره به وی ببخشد، او کاری به جز نگاه کردن به مردم پیرامون خویش از بالکن آپارتمانش در شهر پاریس ندارد. خواهرش “الیز” وقتی از بیماری وی باخبر می شود، برای این که آخرین روزهای احتمالی زندگی برادرش را با وی باشد، به همراه سه فرزندش به آپارتمان وی نقل مکان می کند. او نیز مشکلات خودش را دارد و …
یک جوان 28 ساله است که هنوز با والدینش زندگی می کند. والدین او فکر می کنند که وقت آن رسیده است که او از خانه بیرون برود، اما او این کار را نمی کند، بنابراین آنها یک نقشه می کشند...
داستان زندگی یک خانواده ناتنی جدید که هر آخر هفته با هم ملاقات می کنند. اما وقتی پدر با یک شریک جدید وارد رابطه می شود، تعطیلات آخر هفته حالت کاملاً متفاوتی پیدا می کند.