یک تاجر بریتانیایی که همسر فرانسویاش فوت کرده، برای زنده نگه داشتن یاد او، سرخدمتکار یک عمارت در فرانسه میشود. زندگیاش دستخوش تغییر میشود، چرا که باید با رفتارهای نامتعارف بانوی عمارت و خدمه آنجا کنار بیاید.
یک زوج در وسط اقیانوس، روی قایق خود، مشغول جشن تولد پسرشان هستند. ناگهان طوفانی سهمگین به آنها حمله میکند و موجودات گرسنهای را از اعماق دریا به سطح میآورد. آنها برای زنده ماندن مجبور میشوند مبارزه کنند.
مارینت پیچون، ستاره فوتبال زنان فرانسه، با پیوستن به لیگ حرفهای آمریکا، راه را برای زنان فرانسوی دیگر در این رشته ورزشی هموار کرد. او با استعداد و تلاش خود، رکوردهای متعددی را به نام خود ثبت کرد و به الگویی برای نسلهای آینده تبدیل شد.
دوستی صمیمی بین دو پسر سیزده ساله به نام های لئو و رِمی به طور ناگهانی مختل می شود. لئو با تقلا برای درک آنچه اتفاق افتاده است به سوفی، مادر رمی نزدیک می شود. «نزدیک» فیلمی درباره دوستی و مسئولیت است...
پائولین یک پرستار خانگیِ فداکار و سخاوتمند، در حالی که باید از پدرش مراقبت کند دو فرزندش را نیز به تنهایی بزرگ میکند. تا اینکه مدیران اجرایی یک حزب سیاسیِ افراطی تصمیم میگیرند از محبوبیت پائولین استفاده کنند و به او پیشنهاد دهند تا برای انتخابات پیش روی شهرداری کاندید شود و...
مانند همه زوج های دیگر ، یک زوج جوان عاشق هم هستند. مانند همه زوج های جوان این زوج دارای فرزندانی هستند. ولی آنها با قبول کردن زندگی در خانه ی پدر مرد خانواده ، آزادی خود را صلب می کنند. دیگر زندگیشان مانند سابق نیست….
در سال 1714 پرو،راهبی به دلیل مرگ پنج نفر روی پلی چوبی در رشته کوههای آند نیات خدا را مورد سوال قرار می دهد.به همین دلیل وارد دادگاه تفتیش عقاید می شود و...
در قرن هجدهم میلادی، به دنبال كشته شدن تعداد زيادي از اهالي يك روستا، از طرف پادشاه يك زيست شناس حيوانات سلطنتي بنام گريگوري د فرو نساك به منطقه اعزام ميشود تا با همکاری دوست سرخ پوستش این مشکل را حل کند ...
«رزتا» (دوکن) با مادر الکلي، بي مسئوليت و نوميدش (يرنو) در يک کاروان کوچک و قراضه که نه توالتي دارد و نه آب لوله کشي، زندگي مي کند. او آرزوي يک زندگي معمولي را دارد و مي خواهد شهروند مفيدي براي جامعه باشد، اما از همين حداقل هم محروم است. تنها کسي که با «رزتا» احساس هم دردي مي کند، «ريکه» (رونژيونه) است که در يک دکه ي تنقلات فروشي کار مي کند و حقوق بخور و نميري دارد....
دافنه سه ماهه که باردار هست و همراه با نامزدش برای تعطیلات به حومه شهر رفته. در همین حین با پسر عموی خودش ملاقات میکنه کسی که تاحالا هرگز ندیدتش و الان رابطشون به تدریج صمیمی میشه و...