تولد : June 15, 1973 در Albuquerque, New Mexico, USA
جوایز : 4 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلاب. همچنین 23 جایزه و نامزد دریافت 50 جایزه دیگر.
نیل پاتریک هریس (به انگلیسی: Neil Patrick Harris) (زاده ۱۵ ژوئن ۱۹۷۳) بازیگر، خواننده، میزبان تلویزیونی و کارگردان آمریکایی است. هریس در شهر آلبوکرکی در ایالت نیومکزیکوی ایالات متحده آمریکا متولد شد و همانجا بزرگ شد. والدین وی شیلا اسکات و رون هریس رستوران دار بودند. او به مدرسهٔ لاکوا در آلبوکرکی رفت و در تئاتر مدرسه بازی میکرد نیل در سال ۱۹۹۱ به عنوان دانشآموز ممتاز فارغالتحصیل شد.
هریس آشکارا همجنسگرا است. او در سال ۲۰۰۶ با گفتن جمله «من خوشحال میشوم که هرگونه شایعه را در این مورد برطرف کنم و تقریباً افتخار میکنم که بگویم یک مرد همجنسگرا هستم که نهایت استفاده را از زندگیم میبرم و احساس میکنم که خوش شانسترین هستم چون بین آدمهایی فوقالعاده و در شغلی که دوست دارم فعالیت میکنم» همجنسگرا بودنش را تأیید کرد. او و شوهرش دو فرزند دوقلو به نامهای گیدون اسکات (پسر) و هارپر گریس (دختر) از طریق اجاره رحم دارند. همسر او دیوید برتکا است که در سریال آشنایی با مادر نقش دوست پسر دبیرستانی لیلی آلدرین را بازی میکرد. آنها در سال ۲۰۱۴ در ایتالیا ازدواج کردند.
او بیشتر به خاطر بازیاش در سریال «آشنایی با مادر» در نقش بارنی استینسون شناخته میشود که در طول بازی در این سریال، نامزد دریافت چهار جایزه امی شد. او در حال حاضر میزبانی برنامهٔ «بهترین ساعات با نیل پاتریک هریس» را برعهده دارد. وی اولین فیلم خود را در سال ۱۹۸۸ با نام قلب کلارا(Clara's Heart)بازی کرد. مهمترین نقش او در سریال آشنایی با مادر در نقش بارنی استینسون بودهاست. او همچنین مجری شصت و سومین دورهٔ جایزهٔ تونی در هفتم ژوئن ۲۰۰۹ و ۵۶ مین جایزه تونی و ۱۶ مین مراسم امی و ۸۷ مین مراسم اسکار بوده. او برندهٔ دو جایزهٔ امی بودهاست. همچنین در سال ۲۰۱۰ نام او در صد شخصیت پرنفوذ بین مجلهٔ تایم قرار گرفت. در اکتبر ۲۰۱۵ نیل پاتریک هریس به عنوان مجری مراسم اسکار ۲۰۱۵ معرفی شد.
بتمن باید با یک یک فرد شرور مشهور به شنل سرخ روبرو شود و از شهر گاتهام در مقابل او محافظت کند. در همین جریان بعضی از زخم های قدیمی سر باز کرده و او خاطرات سیاه فراموش شده مجددا به یاد می آورد...
مخترع جوان و با استعداد که از کودکی دست به اختراعات عجیب غریب می زده اما هیچ یک از اختراعاتش بدردبخور نبوده، تا اینکه مردم شهر دچار مشکل می شوند و منبع اصلی درآمد شهر, کارخانه ی کنسروسازی ساردین, تعطیل می شود،این بار دستگاهی را اختراع می کند که آب را به غذا تبدیل می کند و تبدیل به یک قهرمان محلی می شود اما …
هارولد و کومار یک روز صبح مثل همیشه صبحانه ی خود را به اتفاق خوردند و یک روز معمولی دیگر را شروع کردند. هارولد تصمیم خود را برای ازدواج با معشوقه اش گرفته و برای انجام این کار باید به آمستردام سفر کند البته به همراه دوستش کومار. ولی در هواپیما کومار را با یک تروریست اشتباه می گیرند و در نتیجه هارولد و او را دستگیر می کنند و به زندان می برند.
زمانی که فردی تلاش میکند تا یکی از کاندیدهای ریاست جمهوری که سیاه پوست هم میباشد را با توطئه ایی کنار بزند برادر مخفی او به همراه ماموران مخفیاش برای نجات او دست به کار میشوند ...
دنیای آینده. زمین برای جدال در برابر حشرات غول آسایی از سیارات دیگر که به مایه ی تهدیدی جدی بدل شده اند، آماده می شود. «جانی» (وان دین) و «کارمن» (ریچاردز)، هم مدرسه ای های دل باخته ی یک دیگر که از هم جدا شده اند و به ارتش پیوسته اند، دوباره طی علملیات جنگی در فضا یک دیگر را می یابند. خیلی زود جنگ آدم ها و حشره ها شدت می گیرد…
در این مستند کارگردان "برایس دالاس هاوارد" با پدرش "ران هاوارد" برای کشف پدر معاصر با کمدین های معروف مانند ویل اسمیت، جیمی فالون و نیل پاتریک هریس دیدار می کند ...
داستان این انیمیشن در سالها پیش جریان دارد. جایی که قهرمانی به یک دهکده وارد شده و همراه با خود، بدختی و سختی را نیز برای ساکنین آن به ارمغان میآورد. او همراه با خود، یک گنجینه را آورده بود که قدرت زیادی را بههمراه داشت، اما دروغهایی که از جانب همراهیانش به وی گفته شده بود، کم کم مشکلاتی را برای وی در این دهکده ایجاد کرد. نیروهای بیگانه از فضا به زمین آمدهاند و قرار است که همراهشان تاریکی را به همراه داشته باشند. تنها این قهرمان و همراهانش هستند که میتوانند در برابر آنها ایستادگی کنند.
ژاندارک در سال ۱۴۱۲ در روستای دومرمی در منطقه جنگی شمال فرانسه متولد شد. در دوران جوانیاش اغلب شاهد وحشت جنگ بود، اما روحش با افسانه دوشیزه لورن عجین شده بود. این افسانه میگوید که دوشیزهای جوان روزی کشور تقسیمشده را متحد خواهد کرد و مردم را به سوی آزادی رهبری خواهد کرد.
دکستر مورگان از کمای ده هفتهای بیدار میشود و همزمان با شروع بهبودی دردناکش، متوجه میشود که پسرش هریسون مورگان به نیویورک فرار کرده است. پدر و پسر هر دو به رویارویی با تاریکی که سعی در فرار از آن داشتهاند، نزدیکتر میشوند.
زندگی مایکل عالی به نظر می رسید. اما ناگهان همسرش پس از ۱۷ سال زندگی مشترک او را غافلگیر می کند. او باید با کابوسهای از دست دادن همسرش و تبدیل شدن به یک مرد مجرد در دهه چهل زندگی خود روبرو شود.
مرد جوانی با تواناییهایی شبیه به عنکبوت به عنوان یک ابرقهرمان در شهر نیویورک در حالی که سعی میکند یک زندگی شخصی عادی داشته باشد، با جرم و جنایت مبارزه میکند.
مجموعه داستانهای علمی-تخیلیِ اِدن (Eden) تو زمان هزار سال آینده اتفاق میافته، جایی که یه شهر معروف به اسم ادن3 (Eden3) وجود داره و توسط یه سری ربات به تنهایی اداره میشه که صاحبانِ اونا مدتها پیش از صحنهی روزگار محو شدن. به صورت کاملاً اتفاقی، دو تا ربات کشاورز که مشغول انجام کارهای روزمرهشون بودن، یه دختربچه رو از حالت خوابش بیدار میکنن و نسبت به هرآنچه که دربارهی آدمیزاد به اونها گفته بود، دچار شک و تردید میشن؛ چیزایی مثل اینکه آدمها چیزی بیشتر از یه افسانهی کهنِ ممنوعه نیستن. اون دوتا ربات به صورت کاملاً مخفیانه، دختربچه رو در یک پناهگاه امن خارج از ادن بزرگ میکنن.
داستان این سریال در واقع ادامه همان سریالی است که در دهه 90 میلادی بسیار محبوب بوده است و روایتگر یک خانواده از طبقه متوسط جامعه است که همگی شاغل هستند .
داستان سریال درباره رابطه دو نفر به نامهای ویلیام ترومن و گریس آدلر است در در آپارتمانی در نیویورک سیتی زندگی می کنند. ویل وکیل است و گریس طراح داخلی...
پس از مرگ پدر و مادر سانی، ویولت و کلاوس، سرپرستی آن ها به Count Olaf یکی از خویشاوندان آن ها می رسد. مردی شرور که در پی ثروت بچه ها است او با اصرار عجیبی بر قانونی بودن تصرف ثروت آن ها در پی ازدواج با ویولت است، کسی که در پایان 18 سالگی به ثروت هنگفتی خواهد رسید...