سادی هارپر، دانش آموز دبیرستانی و خواهر کوچکترش، سایر، هنوز از مرگ اخیر مادرشان در شوک هستند. آنها از پدرشان، ویل، درمانگری که با درد شدید خود دست و پنجه نرم می کند، حمایت چندانی دریافت نمی کنند. هنگامی که یک بیمار ناامید به طور غیرمنتظره ای در خانه آنها ظاهر می شود و به دنبال کمک است، یک موجود ماوراء طبیعی وحشتناک را آنجا جای می گذارد که خانواده ها را شکار می کند و از رنج قربانیان تغذیه می کند...
در سال 2005، تنها چیزی که مقاله نویس مجروح روزنامه لس آنجلس تایمز، استیو لوپز، نیاز داشت این بود که ایده های داستانی جدید منتشر کند. او بر اثر تصادف اخیرش با دوچرخه، دچار جراحت در صورتش شده بود. این زمانی بود که او ناتانیل آیرز، یک بیمار مغزی بی خانمان که در خیابان موزیک مینواخت، کسی که حتی با وجود وسیله موسیقی نیمه شکسته اش دارای استعداد فوق العاده بود. در طی این داستان…
یک مالک باشگاه آلابامانی و شریکش به دلیل یک کلوپ شبانه رقیب با رقابت سخت و بدهی های قارچ گونه روبرو هستند. پس از تلاش بیهوده برای نجات باشگاهشان ، آنها برای نجات باشگاه خود به آخرین نفس خود متوسل می شوند...
حسابداري به نام «جاناتان» (مکگره گور) با وکيلي، «وايات» (جکمن) آشنا مي شود که او را با يک کلوب دوست يابي سطح بالا ارتباط مي دهد. «جاناتان» نيز توجهش به يکي از زنان عضو کلوب، «اس» (ويليامز) جلب مي شود و پس از ناپديد شدن او تازه در مي يابد که «وايات» همان مردي که به نظر مي آمده نيست. «جاناتان» حالا پا به دنياي جنايت و حق السکوت مي گذارد...
"رجینا لمبرت" به همراه همسرش در پاریس زندگی می کند. او از تعطیلاتی کوتاه مدت با خانه بازمی گردد و تصمیم دارد از همسر خود جدا شود اما با رسیدن به آپارتمانشان متوجه می شود که همسرش به قتل رسیده و همه پولهایشان گم شده است. او با مردی اسرارآمیز برخورد می کند که ادعا می کند پول برای اوست و "رجینا" آنها را مخفی کرده...
جوزف کرکلند، قاضی تازهوارد دیوان عالی ایالات متحده، به دلیل اختلاف نظر عمیق هشت همکار خود در مورد پروندهی قتل زنی که سقط جنین کرده است، ناگهان در کانون توجه قرار گرفته است.
"استیو اورت" (ایست وود)، گزارش گر پا به سن گذاشته، پس از اخراج از "نیویورک تایمز" به ساحل غربی اقیانوس آرام در امریکا نقل مکان می کند. او به کمک دوست قدیمی اش، "آلن مان" (وودز)، سر دبیر روزنامه ی "اوکلند تریبیون" کاری پیدا می کند. اما این تمام مشکلات او را حل نمی کند. تا این که از او خواسته می شود آخرین مصاحبه را با یک قاتل محکوم به مرگ به نام "فرانک بیچم" (واشینگتن) انجام دهد…
«مايکل مايرز» بيست سال پيش گزارش قتل هايش را براي روزنامه ها مي نوشته است. يکي از آن گزارش ها مربوط به قتل زني بوده به نام «لوري استرود» (کورتيس) که در يک حادثه ي اتومبيل جان باخته؛ اما دراصل او نمرده بلکه براي اين که خود را از «مايکل» دور نگه دارد، صحنه ي دروغين کشته شدن خودش را ترتيب داده و بعد نامش را هم تغيير داده....
کارآگاه های پلیس، «جکی براون» (گریر) را دستگیر می کنند. او مهمانداری است که برای «اوردل رابی» (جکسن)، دلال بی رحم اسحله، قاچاقی پول وارد مملکت می کند. «اوردل» ترتیبی می دهد تا «جکی» از زندان آزاد شود. اما وقتی «ماکس چری» (فورستر) مأمور اجرای ضمانت به «جکی» علاقه مند می شود، ماجرا شکل دیگری به خود می گیرد...
در این سریال تلویزیونی به تلاش های الیزابت هولمز موسس ترانوس پرداخته می شود که پس از ترک دانشگاه و راه اندازی یک شرکت فناوری, صنعت مراقبت های بهداشتی را متحول ساخت .
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...