پیتر خود را در پشت خطوط ژاپنی در برمه گرفتار می یابد. فرانسیس، یک قاطر ارتشی سخنگو، او را به مکان امنی می برد. وقتی پیتر می گوید که حیوان او را نجات داده است، او را در بخش روانپزشکی می برند ...
زنی که از جنون سرقت رنج می برد، در اقدامی برای بهبود وضعیتش هیپنوتیزم می شود. پس از مدت کوتاهی او خود را در صحنه یک جنایت پیدا کرده، در حالیکه هیچ حافظه ای نداشته و راهی برای اثبات بیگناهی اش پیدا نمی کند...
داستان همسر یک پزشک در شهری کوچک که توهمات رمانتیکی درباره زندگی و طبقه اجتماعی دارد. او به شوهر سادهاش خیانت میکند، با افراد دیگر وارد رابطه میشود و...
کاپیتان "رالز" ناخدای کشتی "رد ویچ" در دهه 1860 در جنوب اقیانوس آرام است. او در ماجراجوییهایی با شمشهای طلای غرق شده، مروارید، بومیان، یک صاحب کشتی بیرحم و یک اختاپوس غولپیکر روبرو میشود....
داستان ایگور گوزنکو، کارمند سایفر اتحاد جماهیر شوروی، که در سال 1943 به سفارت شوروی در اتاوا، کانادا فرستاده شد و در سال 1945 فرار کرد تا گستره فعالیت های جاسوسی شوروی علیه کانادا را فاش کند.
زورو همیشه نقابی سیاه به صورت داشت و شنل می پوشید ، به داد مردم فقیر می رسید و حق انان را از حاکم سنگدل و گروهبان گارسیا ی بزدل می گرفت ! و وقتی دخل یکی آدم بد ها را می آورد ، با سه ضربه شمشیر حرف Z را روی او حک می کرد! زورو (Zorro) شخصیتی داستانی است که جانستون مک کالی در سال ۱۹۱۹ خلق کرد، زورو که در زبان اسپانیایی معنای روباه دارد …