یک زن جوان که به تازگی همسرش را از دست داده، دوست پریشان حال همسرش را برای زندگی با خود و دو فرزندش دعوت می کند. این دوست، که به دلیل از دست دادن همسر خود دچار افسردگی شده است، در ابتدا با این پیشنهاد مخالفت می کند، اما سرانجام قبول می کند. با گذشت زمان، او با کمک خانواده، زندگی خود را تغییر می دهد و به یک مرد قوی و مستقل تبدیل می شود. او به خانواده کمک می کند تا با از دست دادن همسرشان کنار بیایند و با آن روبرو شوند.
«ویکتور» کشته شده است و «سلن» که تخصص اش کشتن گرگینه هاست و کینه عمیقی از آنها به دل دارد، بهمراه «مایکل» که یک موجود چند نژادی است در فرار از دست خون آشامان هستند. از سوی دیگر تنها فرمانروای خون آشام ها، «مارکوس»، که اکنون از خواب برخواسته و تبدیل به یک هیولای قدرتمند شده و ...
مه غلیظی پر از ارواح انتقام جو یک شهر جزیره ای مرفه در سواحل اورگان را تسخیر می کند، زیرا ساکنان آن سعی می کنند راز تاریک شهر خود را بیاموزند تا جلوی آن را بگیرند.
الیزابت تاچر یک معلم جوان است، از خانواده ای متمول که اهل شرق آمریکاست و اینک به شهری کوچک در غرب آمریکا کوچ کرده که دارای معدن زغال سنگ میباشد. این سریال شرح ماجرای مردم این شهر کوچک و مشکلات آنان با معدن ذغال سنگ و در عین حال چگونگی ارتباط این معلم جوان با اهالی شهر میباشد. دختری که از خانواده ای متمول آمده و حالا باید خود را با شرایط این شهر کوچک وفق بدهد. این سریال با الهام از کتابی به همین نام به قلم نویسنده کانادایی Janette Oke ساخته شده است.
داستان سریال درباره دختر جوانی است که از بروکلین به شهر کوچک پدرش برگشته، او در طول اقامتش در آنجا، با دنبال کردن حقیقت، به پرونده راکد و بی جوابی بر میخورد که همه، حتی پدرش، سعی دارند دفناش کنند ...
این سریال بر اساس رمانی به قلم انی پرو، برنده ی جایزه ی پولیتزر، ساخته شده است و داستان گروهی از افراد مطرود را روایت می کند که باید در اواخر قرن شانزدهم میلادی در فرانسه جدید، بر سختی های زیادی فائق شوند ...
در آینده ای دور از انتظار، نسل بشر قدرت بینایی خود را از دست داده اند و جامعه باید راهی جدید برای ساختن، تعامل با یکدیگر، شکار و بقا پیدا کند. همه اینها زمانی که دوقلوهایی به دنیا می آیند که قدرت بینایی دارند تغییر می کند.
الیجا کین، یک نیروی ویژه سابق و متخصص هنرهای رزمی، بخشی از یک تیم پلیس مخفی است که سبک اغلب بیرحمانهای از اجرای قانون را در خیابانها انجام میدهد، شبیه به کاری که کیسی رایبک در یک قایق انجام میدهد.
داستان گروهی از افراد است که برای جشن عروسی ای به یک جزیره کوچک و سرسبز با کشتی تفریحی قدم می گذارند. با گذشت زمان بعضی از این افراد به صورت وحشیانه ای به قتل می رسند. البته این جزیره در چند سال پیش نبز شاهد قتل عام گروهی انسان بی گناه بوده است و با اینکه ادعا شده بود قاتل پیدا شده و به قتل رسیده ، با گذر داستان به حضور دوباره آن فرد در جزیره و اتفاقات عجیب دیگری مشکوک می شویم…
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...
در جهان ابر قهرمانهایی وجود دارند که همه آنها به مانند انسانی ساده زندگی میکردند ولی در وجود خود قابلیتهایی خارقالعاده داشتند به صورتی که آنها را از بقیه مردم جدا میکرد . این قابلیتها گاه به سود مردم عادی بود و در جهت کمک به آنها صورت می گرفت و گاه ابزار دست افکار پلید و شیطانی بود . مردان ایکس نام گروهی است که توسط پروفسور اکسایویر ساخته شد که توسط شجاع ترین ابر قهرمان ها و تغییر یافته ها در آن عضو هستند و سعی می کنند تا با کمک یک دیگر تهدید های مهم و بزرگ در برابر بشریت را خنثی کنند...
“هدف انسانی ” محصول سال ۲۰۱۰ و شبکه “فاکس” می باشد . “کریستوفر چنس” متخصص امور امنیتی، محافظ و کارآگاهی خصوصی می باشد ، که با قرار دادن خود به عنوان سپر انسانی از مشتریان خود در مقابل ترور محافظت می کند. او به طور محسوس یا غیر محسوس مشتریان خود را که قرار است هدف ترور قرار بگیرند دنبال کرده و یا خود را در موقعیت آنها قرار می دهد و در لحظه ترور با زیرکی وارد عمل می شود و فرد یا افراد اجیر شده را از میان برمی دارد. او با دفتری خصوصی که توسط همکارش “وینستن” اداره می شود همکاری می کند، و فردی مرموز و زیرک به نام ” گوررو ” با هنرنمایی” جکی ارل هیلی” نیز برای یافتن افرادی که در پشت پرده این ترور ها قرار دارند به او کمک می نماید. “کریستوفر چنس” با بازی “مارک ولی” مهارت “جک بائر”(۲۴) ، شوخ طبعی “جفری داناوان” (Burn Notice )و خوش تیپی ” جیمز باند ” را یکجا دارد…