Azumi Waki

سه سال پیش از داستان، سفینه فضایی غول‌پیکری در آسمان توکیو پدیدار می‌شود. جنگی نابرابر با موجودات فضایی که در ظاهر بی‌خطر به نظر می‌رسند آغاز می‌شود و بحث‌ها و جنبش‌های صلح‌طلبانه را به دنبال می‌آورد. با وجود این اتفاق غم‌انگیز و بی‌سابقه، دو دختر دبیرستانی به نام‌های کویاما کادود و ناکاگاوا اوران زندگی خود را بدون توجه به این اتفاق ادامه می‌دهند. تمرکز داستان نه بر روی تهاجم بیگانگان، بلکه بر روی فطرت انسانی، گفتگو، دوران بلوغ و زندگی است.

کاترینا و دوستانش با شاهزاده جوانی روبرو می‌شوند که فقط کاترینا می‌داند او قهرمانی از یک بازی ویدیویی با آینده‌ای شوم است. آیا او می‌تواند او را نجات دهد؟

هیزوتومه راکورو، یک گیمر حرفه ای، به شنگهای لا فرونتر، یک بازی VRMMO جدید، می پیوندد. او با رازهای زیادی روبرو می شود که حتی یک متخصص مانند او نیز ممکن است در برابر آنها بی دفاع باشد.

آکواریون، لباس جنگی مکانیزه غول پیکر، بهترین سلاح بشریت در برابر تهدیدات بین ستاره ای است. خلبانان انسانی در طول هزاران سال برای شکست دادن فرشتگان سایه، ربایندگان مهاجم و هیولاهای انرژی جنبشی آموزش دیده و با هم کار کردند. بار دیگر، بشریت باید به آکواریون روی آورد. آیا در شرایطی که سرنوشت زمین در تعادل است، آیا لباس برای نجات بشر کافی خواهد بود؟

آکیرا اونو یک بزرگسال کار معمولی است که بازی MMORPG Infinity را مدیریت می کند. پانزده سال پس از ساخت بازی، Oono تصمیم می گیرد یک بار برای همیشه سرورها را خاموش کند. با این حال، زمانی که ساعت نیمه شب را نشان می دهد، او به نوعی خود را در بدن میانسال هاکوتو کونای، ارباب شیطان بازی Infinity می بیند! به زودی پس از حمل و نقل مرموز خود، او شاهد شیطان گرول است که به دنبال دختر کوچکی به نام آکو است. اگرچه هاکوتو بدون زحمت این موجود را می فرستد، اما همچنان نگران است. به هر حال، او به یاد نمی آورد که دختر یا شیطان را خلق کرده است! هاکوتو با شک به اینکه آیا واقعاً در دنیای خلقت خود است یا خیر، تصمیم می‌گیرد در این مورد تحقیق کند. هاکوتو با آوردن آکو به عنوان راهنما و همراه خود، سفری را آغاز می کند تا بفهمد دقیقا چه کسی یا چه چیزی او را به این دنیای فانتزی احضار کرده است - همه اینها در حالی که هرج و مرج و ویرانی را در پی او باقی می گذارد.

کایتو تاکاگی، یک دبیرستانی با موقعیت پایین، شخصیت معمولی اوباش شما، به اصطلاح، فقط یک کاوشگر معمولی بود که هر روز در سیاه چال هایی که در ژاپن ظاهر می شد، لجن شکار می کرد و در حالی که دوست دوران کودکی خود، ملکه کلاس، را تحسین می کرد، پول جیبی به دست می آورد. دور یک روز لجن طلایی که هرگز ندیده بود در مقابلش ظاهر شد. پس از شکست دادن آن، او یک آیتم بسیار کمیاب به ارزش صدها میلیون به عنوان قطره به دست می آورد، یک کارت خدمتکار که می تواند موجودات افسانه ای را احضار کند!! پس از تصمیم گیری و احضار، دوشیزه ای جنگجو با زیبایی بی نظیر ظاهر می شود. بالاتر از اینکه فقط یک کاوشگر اوباش، کایتو باشید!

با دخترانی که طرف باخت عاشقانه هستند آشنا شوید! اول آنا یانامی است، دختر همسایه ای که نمی تواند به غذاهای خوشمزه نه بگوید. سپس لیمون یاکیشیو، یک ورزشکار زیبا و با روحیه وجود دارد. آخرین اما نه کم اهمیت ترین چیکا کوماری، قهرمان بامزه و در عین حال خجالتی با جذابیت ملایم است. آنها با هم، به امید اینکه در نهایت عشق را پیدا کنند، با شکست های ناخوشایند روبرو می شوند!

از آنجایی که جهان با ظهور ناگهانی یک مادر بیگانه مرموز تهدید می شود، بهترین دوستان کویاما کادود و ناکاگاوا "آنتان" اوران به زندگی دبیرستانی خود ادامه می دهند. اما وقتی بزرگ می‌شوند، با پرسش‌های وجودی مواجه می‌شوند، پیچیدگی‌های دوران بزرگسالی را می‌آموزند و اینکه تهدید واقعی ممکن است از بالا نباشد.

آیک یک شعبده باز قدرتمند و رهبر تیپ جاویدان، بخشی از سپاه هفتم ارتش شیطان لرد است. او به تنهایی قلعه ها را فتح می کند و ارتش های بشریت را عقب می راند. نه دایروکوتن، ارباب شیطان و نه سربازان وفادار آیک تاریک‌ترین راز او را نمی‌دانند - او یک انسان پنهان شده است! اما آیا او می تواند راز خود را ایمن نگه دارد و همزیستی مسالمت آمیز را برای شیاطین و انسان ها به ارمغان بیاورد؟

برای سالیان درازی جنگ بزرگی میان امپراطوری پیشرفته از نظر علمی و نبولیس، قلمروی ساحره ها، در جریان است. تا اینکه جوان ترین شوالیه ای که لقب قویترین جنگجوی امپراطوری را گرفته با شاهدخت کشور رقیب ملاقات میکند. با اینکه انها دشمن قسم خورده یکدیگر هستند، شوالیه تحت تاثیر زیبایی و وقار شاهدخت قرار میگیرد و شاهدخت نیز متاثر قدرت و روش زندگی شوالیه میشود. آیا جنگ میان آن دو روزی به پایان خواهد رسید؟

در یک شهر به ظاهر معمولی روستایی، اتفاق عجیبی برای ساکنان می افتد. اما شیزورو چیکورا بیشتر نگران دوست گم شده اش است. شیزورو و سه دختر دیگر که مصمم به یافتن او هستند، سوار قطار متروکه ای می شوند و به دنیای بیرون سفر می کنند و مطمئن نیستند که زنده برگردند یا نه. همانطور که آنها به سمت ناشناخته ها می روند، این سوال پیش می آید: در ایستگاه آخر چه چیزی در انتظار آنها است؟

Otome Game no Hametsu Flag Shika Nai Akuyaku Reijou ni Tensei Shiteshimatta X . دخترکی پس از مرگ، در دنیای یک بازی ویدئویی دوباره متولد می‌شود. اما هنگامی که درمی‌یابد نقش او در این دنیا، شخصیت منفی داستان است که به نابودی ابدی محکوم خواهد شد، برای تغییر سرنوشت خود و رهایی از این پایان غم‌بار، دست به کار می‌شود.

در دنیایی که در آن دختران اسبی وجود دارند، اسب دختر ویژه هفته از روستا به شهر می رود تا در آکادمی Tracen تحصیل کند. او و همکلاسی هایش در مسابقات اسب دوانی Twinkle Series شرکت می کنند تا عنوان "دختر اسبی شماره 1 ژاپن" را کسب کنند.

ناکانو، کارمند یک شرکت، زندگی روزمره‌ی سخت و خسته کننده‌ای دارد. ناگهان، یک روباه 800 ساله به نام سنکو-سان وارد زندگی او می‌شود. سنکو-سان با آشپزی، تمیزکاری، و مراقبت‌های مهربانانه‌اش، خستگی ناکانو را التیام می‌بخشد و به او کمک می‌کند تا زندگی بهتری داشته باشد.

تاکه‌میچی هانگاکی در بدترین شرایط زندگی خویش است که متوجه می شود دوست دختر سابق و تنها معشوقه زندگیش هیناتا تاچیبانا که در دوران راهنمایی باهم قرار می گذاشتند توسط دارو دسته تبهکاران " توکیو مانجی(صلیب شکسته卍)" کشته شده است، روز بعد از اطلاع از این حادثه تاکه‌ماچی بر روی سکوی ایستگاه قطار بود که یک نفر او را از پشت هل می دهد و او بر روی ریل قطار می افتد، زمانی که تاکه‌ماچی خود را برای مردن آماده کرده بود وقتی چشمان خود را باز می کند متوجه می شود که به دلایلی به 12 سال پیش که اوج دوران زندگی اش بود بازگشته است او برای نجات زندگی معشوقه اش تصمیم می‌گیرد که خودش را عوض کند و از اینجاست که انتقام او از زندگی شروع می شود.

بشریت مدتها در هماهنگی با جادوگران زندگی می کرد، اما یک انقلاب علمی پیشرفته، قدرت یک جادوگر را غیر ضروری کرده است. با تسلیم شدن در برابر کینه و ترس، بزرگترین ملت جهان یک شکار بی رحمانه جادوگران را آغاز می کند و همه جادوگران را از سرزمین حذف می کند. آدونیس، شاگرد یک جادوگر، پس از اینکه مجبور به تماشای مرگ معلم محبوبش می شود، از امپراطوری که همه چیز را از او گرفته بود قسم می خورد که انتقام می گیرد.

Rein یک هیولا رام کننده است که در کنار قهرمانان برای سرنگون کردن پادشاه شیطان می جنگد. اما یک روز رفقای او را بی فایده اعلام می کنند و از مهمانی بیرون می کنند و پس از آن تصمیم می گیرد زندگی بی دغدغه ای را به عنوان یک ماجراجو آغاز کند. در طول آزمونی که او باید برای تبدیل شدن به یک ماجراجو قبول شود، با دختری به نام کاناد برخورد می کند که مورد حمله یک هیولا قرار می گیرد. راین جان خود را به خطر می اندازد تا مطمئن شود که می تواند فرار کند، اما سپس هیولا را در یک ضربه به زمین می اندازد. معلوم می شود که کاناد از قبیله بی اندازه قدرتمند مردم گربه است، یکی از قوی ترین گونه ها! او مجذوب ترکیب استعداد و طبیعت لطیف او می شود و می پرسد: "آیا سعی می کنی مرا اهلی کنی؟" راین با قوی ترین دختر گوش گربه ای قرارداد می بندد و زندگی جدید خود را به عنوان یک ماجراجو آغاز می کند. قهرمانانی که او را از مهمانی بیرون کردند، و همچنین دیگر گونه های قوی تر، به قدرت او توجه می کنند.

پس از خیانت یارانش، هارویوشی، قوی ترین پیشگو، در آستانه مرگ قرار گرفت. به امید خوشبختی در زندگی بعدی، او تکنیک تناسخ مخفی را امتحان کرد و به دنیای دیگری فرستاده شد! در یک خانواده جادوگر متولد شد، جادویی که او به ارث نبرد در مقایسه با توانایی های قبلی او به عنوان یک اونمیوجی کم رنگ شد. "چه کسی به جادو نیاز دارد؟ من با تکنیک های قدیمی خود در این دنیا زنده خواهم ماند!"

آکادمی سحر و جادو آرنولد مدرسه ای برای نخبگان است... و ری وایت فقط پسر معمولی شماست. در واقع به نظر می رسد که او اصلاً در جادو مهارت خاصی ندارد و کمی کلوتز است. به همین دلیل است که او هیچ ربطی به این شایعه ندارد که یکی از جادوگران بزرگ، جادوگر یخی، یکی از اعضای کلاس ورودی است ... درست است؟

ساخت مبلمان و دوستی وجوه مشترک زیادی دارند. نیت، تلاش و سخت کوشی برای هر دو صنعت مورد نیاز است. این داستان دخترانی است که در یک ساختمان باشگاه DIY هر دو در حال ترسیم آینده خود هستند. هیچ یک از این کارها آسان نیست، اما این مانع هیچ یک از آنها نمی شود. مبلمان، دوستی ها و آینده - آنها همه چیز را با دستان خود می سازند!

ناناکوسا یک خون آشام است. با Ko انسان مشکلی ندارد. او هم می خواهد یکی باشد. اما دگرگونی به این راحتی اتفاق نمی‌افتد... وقتی نازونا کو را دعوت می‌کند تا شب را در خانه‌اش در یک ساختمان متروکه بگذراند، او به شدت متحیر شده است! اما بعد از خواب بیدار می شود و با کمی نیش بیش از حد روی گردنش بوسه می زند... آیا فقط طعم لذیذ خونش است که باعث می شود شب به شب او را برای ماجراجویی های آخر شب، گفتگو و ... چرت بزند؟ یا چیز دیگری؟ سپس، هنگامی که یک دختر ناز از گذشته یاموری ظاهر می شود و برای جلب توجه او رقابت می کند، رابطه جوانه زدن او با مردگان مورد آزمایش قرار می گیرد!

سانو یوجی، یک کارمند سیاه پوست، در حالی که کارش را در خانه تمام می کند، به دنیای دیگری احضار می شود. حرفه او در دنیای دیگر، رام کننده هیولا، شغلی در نظر گرفته می شود که ماجراجویی شدن را دشوار می کند. با این حال، به لطف برخی از اسلایم هایی که ملاقات کرد و چندین کتاب جادویی خواند، او قدرت جادویی و حرفه دوم، سیج را به دست آورد. یوجی قدرت فوق العاده ای به دست آورد، اما آیا او وجدان قدرت خود است؟ کورکورانه تبدیل شدن به بی نظیر و قوی ترین در جهان!