اش کچام از شهر پالت، امروز 10 ساله میشود. این بدان معناست که او اکنون به اندازه کافی بزرگ است تا مربی پوکمون شود. اش پس از دریافت اولین پوکمون خود از پروفسور اوک، در مورد ماجراجوییهایی که تجربه خواهد کرد، رؤیاهای بزرگی میبیند..
داستان در مورد یک گنجشک یتیم به نام "ریچارد" می باشد که توسط لک لک ها بزرگ شده است. با اینکه همه میدانند او یک گنجشک است، اما خود "ریچارد" اصرار دارد که لک لک بودنش را به بقیه ثابت کند. تا اینکه وقت مهاجرت خانواده لک لکی او فرا میرسد و ریچارد که یک مرغ مهاجر نیست مجبور می شود تنها در جنگل بماند و با هویت واقعی اش روبرو شود...
هزاران سال پیش، آلفا پوکمون آرسیوس افسانهای به زمین آمد تا جواهر زندگی را که به مردی به نام داموس قرض داده بود، پس بگیرد - اما داموس به آن خیانت کرده و با ارتش بزرگی از پوکمون به آرسیوس حمله می کند...
هنگامی که یک پوکمون جدید ظاهر می شود که قادر به ایجاد ابعاد موازی است، به اش کچام و دوستانش بستگی دارد که مانع از استفاده یک غریبه مرموز از قدرت آن برای شیطان شوند!..
2- شهری آرام و زیبا زمانی که دو پوکمون قدرتمند، دیالگا و پالکیا، با هم برخورد میکنند و میجنگند، به هرج و مرج کشیده میشود. این دو پوکمون ابعاد زمان و مکان را تحریف میکنند. تنها امید، دارکرای ، یک پوکمون سایهای است که توسط مردم شهر طرد شده است...
قهرمانان ما باید از شاهزاده دریا، مانافی، از شر دزد دریایی فانتوم محافظت کنند و با کمک مردم آب و جکی پوکمون رنجر، پوکمون جوان را به معبد دریا برگردانند...
داستان این انیمیشن از این قرار می باشد که یکی دیگر از آزمایش های علمی یک "کلون" می باشد که او می خواهد با قدرتی که با این تکنولوژی به دست می آور دنیا را نابود کرده و فرمانروای آن شود و در همین حین بار دیگر "Mewtwo" نقش اصلی این انیمیشن، از نقشه های شیطانی این کلون خبر دار شده و نقشه ای برای نابودی آن می کشد ...
انیمیشن دارای شخصیت های اصلی متعدد و متنوعی می باشد و داستان مردمان شهر «فورا» را به تصویرمیکشد. شهروندان این شهر هر ساله جشنواره باد را جشن میگیرند از زمانهای بسیار دور که یک پوکمون افسانهای به آنجا آمده بود و باد را به آنها بخشیده بود...
"وان پیس" داستان یک دزد دریایی به نام "مانکی دی. لوفی" است که به دنبال بزرگترین گنج دنیا، "وان پیس"، است. این گنج توسط "گلد راجر"، پادشاه دزدان دریایی، پنهان شده است. لوفی و خدمهاش در طول سفر خود با چالشها و خطرات زیادی روبرو میشوند، اما آنها مصمم هستند تا به هدف خود برسند.
سونیک و دوستانش، 7 سنگ هرج و مرج رو به دست آوردن و هنوز در حال نبرد با دکتر اِگمن هستند. اما به محض ورود به قصر اگمن، 7 سنگ به هم میپوندند و چیزی به نام کنترل هرج و مرج پدید میاد که سونیک و دوستانش رو توی خودش میبلعه و به زمان مکان دیگه ای پرتاب میکنه اونها به زمین پرتاب میشن و هر کدوم در جایی از جهان می افتند. سونیک با پسری به اسم کریستوفر آشنا میشه و سعی میکنه دوستهاش رو پیدا کنه...