Phil Davis

تیت، در پی انتقام مرگ خشونت‌آمیز سرباز وفادار و مورد اعتمادش، به خشونت می‌پردازد. تیت برای یافتن مسئول شرور، از منطقه امن خود در اسکس فراتر می‌رود و وارد سمت تاریک سوهو در دهه 1990 می‌شود...

تِری و جِما ، خود را مجبور می کنند به یک پارک کاروانی شوم و ویران پناه ببرند...

یک دونده باهوش خیابانی با یک ورزشکار جوان ثروتمند به همان اندازه جاه طلب رقابت شدیدی ایجاد می کند...

در بحبوحه ناآرامی‌های دهه 1980 در بریتانیا، گروهی از دوستان برای محافظت از خود در برابر احتمال بیکاری، اقدام به خرید یک اسب مسابقه می‌کنند.

سقوط سرسخت پینکی ، یک نوجوان محروم با تیغ با آرزوی مرگ مذهبی را نشان می دهد.

سوسیالیستی انگلیسی که ارزش‌هایش را از دست داده، برای تأمین زندگی خود به تشکیل باند و سرقت از بانک روی می‌آورد.

بابی ماهون بازیگر نقش یک قاتل زنجیره ای بدنام در تلویزیون است. این نمایش تبدیل به یک ضربه می شود ، که قاتل واقعی را که بر اساس آن فیلم ساخته شده است تشویق می کند تا برای بازی در یک نمایش به تماشای فیلم بپردازد...

گروهی از غریبه‌ها به قلعه‌ی قدیمی مجارستانی سفر می‌کنند و یک گرگینه را با خود می‌برند...

داستان "شهدای تپه ماهی". گروهی از کارگران مزرعه انگلیسی قرن نوزدهم که یکی از اولین اتحادیه های کارگری را تشکیل دادند و کمپینی را برای دریافت دستمزد عادلانه آغاز کردند...

داستان زندگی یک زوج طبقه کارگر ساکن لندن و روابط پیچیده آنها با دیگر اعضای خانواده...

جیمی کوپر از شغل و والدینش متنفر است. او به دنبال تسلی خاطر با گروه مددکاری، اسکوتر سواری و مواد مخدر خود است، اما ناامید می شود...

داستان این فیلم از آنجایی شروع می‌شود که یک گروه ویژه از پلیس‌ها ، وارد مکان مبارزات زیرزمینی می‌شوند ، آن‌ها در این مکان با اجساد بی‌شماری از جنگجویان ، آدمکش‌ها و افراد خلافکار روبرو می‌شوند ، اما خیلی زود مردی را پیدا می‌کنند که هنوز زنده است و به سختی نفس می‌کشد و…

دو زوج طبقه کارگر به یک سفر یک روزه به برایتون می روند که با فاجعه پایان می یابد...

"میوه غریب" تمام چیزی که برای تشکیل یه گروه موسیقی راک افسانه‌ای نیاز بود رو داشتن. پول، شهرت، موفقیت و حتی یه خواننده که با مصرف مواد فوت کرده بود...

برخی از فضانوردان برای بررسی یک کره سیاه مرموز که به دور مریخ در حال چرخش است، فرستاده می شوند. پس از بیدار شدن از خواب زمستانی در سفینه خود، متوجه می شوند که کره در حال پخش کلمه "خدا" به بیش از 4000 زبان است...

لیزا، پس از مشاهده‌ی یک رویداد فاجعه‌بار در سکوی شماره‌ی ۷ ایستگاه راه‌آهن، متوجه می‌شود که خاطرات تکه‌تکه‌شده‌اش به سرعت به یادش می‌آیند تا ارتباطی بین زندگی خودش و رویدادی که شاهدش بوده را آشکار کنند.

در مقابل منظره ای فراگیر در کورنیش، دو زوج متوجه می شوند که کودکان نوپاشان در بدو تولد در یک بیمارستان درهم ریخته شده اند و با یک دوراهی هولناک مواجه می شوند: آیا پسرانی را که بزرگ کرده اند و دوست داشته اند نگه می دارند یا فرزند بیولوژیکی خود را پس می گیرند؟

"نیکی" و "جیسون" نمی توانند بچه‌دار شوند برای همین تصمیم می‌گیرند بچه‌ای را به فرزندخواندگی قبول کنند. اما با وجود دوستان غیر عادی و خانواده داغونی که دارند دچار تردید می‌شوند و ...

یک گرگینه، یک خون آشام و یک روح سعی می کنند با هم زندگی کنند و با هم کنار بیایند.