Robert Louis Stevenson

تیمی متشکل از چند کودک، برای یافتن گنجی پنهان، با گروهی از دزدان دریایی بی‌عرضه به رقابت می‌پردازند.

این اثر، بازبینی جدیدی از داستان کلاسیک دکتر جکیل و آقای هاید است که توسط رابرت لوئیس استیونسون نوشته شده است. در این بازخوانی، شخصیت دکتر جکیل با رویکردی مدرن و امروزی مورد بررسی قرار گرفته است.

داستان در مورد ثروتی است که بین دو برادر قرار داشته و تلاش آنها برای چیره شدن بر دیگری است...

دکتر هنری جکیل در حال آزمایش بر روی فاش کردن نیمه پنهان و تاریک انسان‌ها است. او از خود قاتلی را آزاد می‌کند و ...

در سال 1751 در اسکاتلند، دیوید بالفور جوان در یک کشتی به شانگهای منتقل می‌شود و در آنجا با شورشی ژاکوبیت آلن برک استوارت ملاقات می‌کند و با او به ارتفاعات اسکاتلند می‌گریزد و ...

دو پلیس آمریکایی به دنبال شکار آقای "هاید" اسرارآمیز در لندن هستند ...

نجیب زاده‌ای از قرن 17 فرانسه خانواده‌اش را در قلعه اسرارآمیز خود نگه داشته است...

"جیم هاوکینز" جوان گرفتار دزد دریایی مشهور "لانگ جان سیلور" شده تا به او در پیدا کردن گنج مدفون "کاپیتان فلینت" کمک کند...

« دکتر جکیل » ( تریسى ) دانشمندى است که براى اثبات تئورى تجمع دو نیمه‏ى خوب و بد در وجود انسان ، معجونى درست مى‏کند که خود آن را مى‏نوشد و تبدیل به یک هیولا ( آقاى هاید ) مى‏ شود...

بیلی بونز دزدان دریایی پیشین در مسافرخانه ساحلی که توسط جیم هاوکینز و مادرش اداره می شود و ترس او را از کشف گروههای قدیمی خود به پسر جوان جلب می کند. پس از مرگ بونس ، جیم نقشه گنج خود را با جناب معتبر ، دکتر لایزی و اسکایر ترلاوین ، که اعزامی برای بازیابی غارت دفن شده دارند ، به اشتراک می گذارد...

آزمایشات "دکتر هنری جکیل" با هدف آزاد کردن بخشی تاریک و مخفی در وجود انسانها، منجر به پیدا شدن شخصیتی خطرناک در وجود خودش می شود...

یک دیو، یک دروگر و روح یک زن داستان های کوتاه گوتیک را می خوانند و آنها را به اجرا در می آورند...

دکتر هنري دانشمندي است که توانسته است ماده اي درست کند که قسمت تاريک هر شخص را بروز دهد و تبديل به يک قاتل شده است

برت و بارت ماوریک، دو قمارباز شیک‌پوشن که از شهری به شهر دیگه سفر می‌کنن و همیشه به دنبال یه بازی حسابی می‌گردن.

جیم هاوکینز پسر جوانی است که توسط رویدادهای پیشرونده رهبری می شود تا سفری را برای جستجوی گنج افسانه ای دزد دریایی مخوف، کاپیتان فلینت آغاز کند. در راه آنها به جزیره گنج، جان سیلور، بهترین دوست جیم، فرماندهی کشتی را بر عهده می گیرد و شخصیت واقعی خود را به عنوان دزد دریایی بی رحمی که زمانی دست راست خود فلینت بود، آشکار می کند. جیم که احساس خیانت می کند، اکنون باید با احساسات مختلط خود کنار بیاید و با سیلور روبرو شود که هنوز خود و جیم را دوستان می داند.