فرانک بارتلت تمام عمرش توسط برادرش، بروس، مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. حالا که بروس مواد مخدر را ترک کرده است، انتظار میرفت که رفتارش با فرانک تغییر کند. اما اینطور نیست و فرانک همچنان مورد آزار و اذیت برادرش قرار میگیرد...
لولا دختر نوجوانی است که در مناقشات روزمره زندگی، به تازگی قلبش توسط دوست پسر بی لیاقتش شکسته شده و حالا دنیا در جلوی چشمانش تیره و تار شده است ! اما با آغاز سال تحصیلی جدید اتفاقات تازه ای برای او رخ می دهد که روی هم رفته حال او را دگرگون می کند و …
: "جین" مادر سه فرزند، و صاحب یک رستوران و نانوایی است و نزدیک به یک دهه است که از شوهرسابق خود "جیک" جدا شده است. او به تازگی با مرد معماری بنام" آدام" رابطه عاطفی ایجاد کرده ، پس از ملاقات شوهر سابقش احساس می کند هنوز به او علاقه مند است و همین مسئله او را دچار سردرگمی می کند …
«دیل دنتون» (ست رجن) مصرف کننده مواد مخدر برای شام باید به خانه نامزدش برود و شام را با خانواده او بخورد اما قبل از این او باید احضاریه را تحویل دهد که در هنگام تحویل شاهد قتل میباشد. او فرار میکند اما قاتل او را می بیند و ...
در سال ۲۰۰۵ حمله ای اتمی به تگزاس و نابودی بخش هایی از آن ایالت، سبب می شود تا در سال های بعد دولت آمریکا خود را در آستانه فاجعه ای زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی بیابد. از این رو برای پیشگیری و کنترل امور، زندگی تمام انسان ها تحت نظر گرفته می شود...
داستان فیلم درباره دو وکیل طلاق نیویورکی است که اغلب با هم در رقابت هستند اما در نهایت به هم رابطه دوستانه برقرار می کنند.وقتی آنها با هم ازدواج می کنند آیا می توانند از مشکلاتی که بقیه مردم با آنها روبرو هستند دوری کنند؟
بروس (جیم کری) یک گزارشگر درجه ۲ در یک شبکه تلویزیونی است. او به اتفاق نامزد مهربانش گریس در یک آپارتمان کوچک زندگی می کند. زندگی او عیب و ایرادی ندارد اما او زندگی خود را متوسط ارزیابی کرده و از آن گله مند است. در یکی از روزها بدشانسی زیادی به سراغ او می آید و پس از اخراج از محل کار و تصادف با اتومبیلش، از اراذل و اوباش نیز کتک مفصلی می خورد. او شروع به شکایت از خدا می کند و خدا نیز در قالب یک مرد (مورگان فریمن) در برابر او ظاهر می شود و به او می گوید که قصد دارد برای مدت کوتاهی تمام قدرتهای بی انتهای خود را به بروس بدهد
داستان این سریال کمدی در مورد دو زن جوان است که شانسشون رو از دست دادن و در یک ناهار خوری به عنوان پیشخدمت مشغول به کار میباشند. این دو دختر رابطه ی دوستانه ای با هم برقرار میکنن و تصمیم میگیرن که پولهاشون رو جمع کنن و خودشون یک کافی شاپ کوچیک بزنن.واسه همین برای جمع کردن پول شروع به تلاش کردن و انجام کارهای مختلف میکنن و…
دختر جوونی به اسم جسی هست که بعد از اینکه توسط دوست پسرش بهش خیانت میشه میره تو اینترنت می گرده و می خواد به خونه پیدا کنه و اول خیال می کنه قراره با سه تا دختر زندگی کنه اما می بینه که سه نفر پسرن …
يک فروشنده لوازم آرايشی از کارش اخراج مي شود و دوست پسر او نیز رهایش می کند. بعد از اين همه بد شانسي بالاخره شانس در خانه اش را می زند و پرستار بچه ي يک بيوه ثروتمند انگليسي می شود و...
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...
سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...