داستانی دلچسب در مورد باندی از سارقان بانک که از هم جدا می شوند . مغز متفکر باند پسری است که به همراه پدرش با موفقیت به جنایت خود ادامه می دهند. لیلی و همراه وفادار و احمقش که از این موضوع عصبانی شده اند، تصمیم می گیرند پسر نلسون را ربوده و او را مجبور کنند تا برای آنها کار کند...
یک هنرمند کمیکبوک با زنی در خیابانهای نیویورک ملاقات میکند، اما پس از یک معاشقه سریع، او ناگهان سقوط میکند و توسط یک آمبولانس قدیمی او را میگیرد. او تمام بیمارستان های منطقه را چک می کند، اما زن ناپدید شده است...
مردم بیگناه در خیابانهای نیویورک به دست یک افسر پلیس به قتل می رسند. در حالی که قتل ها افزایش می یابد و انجمن شهر تلاش می کند آنها را مخفی کند، "فرانک مک کرا" تحقیقات را بدست می گیرد. پلیس جوانی به نام "جک فارست" به عنوان مضنون اصلی دستگیر می شود و...
یک دسر خوشمزه، در سراسر جهان به عنوان جدیدترین دسر معرفی می شود، اما کاشف به عمل می آید که مصرف این دسر مرموز عواقب ناخوشایندی را در پی دارد که میتواند آغازگر مبتلا شدن تمام دنیا به یک بیماری عجیب باشد...
پلیس نیویورک موج انبوهی از گزارشات را در مورد یک سوسمار پرنده که بر روی پشت بام های نیویورک پرسه می زند را دریافت می کند. آنها فرض می کنند که ممکن است مارمولک مردم را بخورد. در این بین یک پیانو زن سابق که از کار خود بیرون رفته است، تنها کسی است که لانه ی این هیولا را می شناسد و قصد دارد او را به تله بیندازد. اما آیا او موفق می شود یا طعمهی سوسمار پرنده می شود؟! …
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...