هنگامی که گروهی از زیست شناسان دریایی در مثلث برمودا سقوط می کنند، متوجه می شوند که به شهر گمشده آتلانتیس برخورد کرده اند. در ادامه آنها در میابند که...
داستان گروهی از مزدوران بینالمللی که در داخل یک مجتمع معدنی قدیمی، جایی در خرابههای چرنوبیل به دام افتادهاند، باید برای مبارزه با ارتشی از مردان دیوانه متحد شوند. 8 در مقابل 800، آنها فقط نتوانستند ببازند...
بر اساس کتاب برنده جایزه، "شانسی در جهان" داستان واقعی الهامبخش پسری با استعداد است که باید از والدین foster بدرفتار خود فرار کند تا سرنوشت باورنکردنی خود را محقق کند.
آمریکا چگونه از دوران "ایزی رایدر" به عصر دونالد ترامپ رسید؟ چه بر سر آرزوها و آرمان های دهه های 1960 و 1970 آمد؟ کسانی که در آن دوران طلایی زندگی می کردند، امروز چه فکری می کنند؟ آیا آنها فرصت ها را از دست دادند؟ این فیلم جاده ای که در قالب سینما اسکوپ از نیوجرسی تا کالیفرنیا فیلمبرداری شده، پرتره ای از یک نسل گیج، پیچیده و در حال گذار را به تصویر می کشد...
یک ولگرد متوجه نقشه ای جهت حمله به آمریکا میشود و سعی میکند موضوع را به مقامات گزارش دهد، اما آنها حرفش را باور نکرده و او را زندانی میکنند. پس از کلانتر محلی متوجه وقوع اتفاقاتی عجیب و غریب می شود که...
«سروان دوبی» (ویلیامسن) پلیس عصبی مزاج سن فرانسیسکو، «کارآگاه دیوید استارسکی» (استیلر) و «کارآگاه کن «هاچ» هاچینسن» (ویلسن) را کنار هم قرار می دهد تا از شر هر دو خلاص شود. این دو تحقیقات خود را درباره ی جنایتی آغاز می کنند که به ائتلافی از چند دارودسته ی قاچاقچی ا رتباط دارد...
کارمن: یک هیپ هاپرا، اقتباسی مدرن و امروزی از داستان کلاسیک کارمن است. این فیلم، زندگی یک گروهبان پلیس را به تصویر میکشد که با ورود زنی جذاب و وسوسهانگیز، دنیایش دگرگون میشود.
فرمانده مورفی پس از آنکه در اخرین ماموریت خود برای بازگرداندن یک سناتور آمریکایی از مکزیک تعدادی از افرادش را از دست داد دچار افسردگی میشود و مدام کابوس میبیند تا اینکه ...
شش دانشجوی کالج در یک سفر جاده ای مسیر اشتباهی را انتخاب می کنند و در نهایت در یک شهر روستایی متروکه عجیب و غریب که محل سکونت فرقه قاتل از کودکان است گرفتار می شوند....
جورج گریگ که فرمانده یک سفینه فضایی است به دست نیرو که از سیاره ای دیگر آمده نابود می شود همانروز از وی بچه ای به دنیا می آید که نامش را جیمز می گذارند جیمز وقتی بزرگ می شود به خدمت سفینه فضایی در می آید تا جای پدر را بگیرد از آن طرف نیرو با ماده ای که اختراع کرده سیاره ای را نابود می کند و اکنون قصد دارد با همان ماده به جنگ زمین بیاید اما سفینه اینتر پرایز که جیمز نیز در آن است قصد دارد جلوی این کار را بگیرد...
سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...