وقتي «فلچ» (چيس) خبردار مي شود عمه اش خانه ای براي او به ارث گذاشته، تمام کارهايش را رها مي کند و به لوييزيانا مي رود. بي خبر از اين که با مشکلات بسياري روبه رو خواهد شد...
کنتس با یک مشکل روبروست.او 400 ساله است و باید برای جوان ماندن پیش از هالووین سه بار خون یک باکره را بنوشد.او "سباستین"،خدمتکار خود و خوناشامهای تحت فرمان خود را برای پیدا کردن یک شخص می فرستد اما این کار در لس آنجلس دهه 80 کار راحتی نیست...
تعدادی از نوجوانان آمریکایی در حالی که در تعطیلات در آمریکای مرکزی هستند، توسط تروریست ها ربوده می شوند. یک ماموریت نجات به دنبال آنها فرستاده می شود، آنها موفق می شوند فرار کنند و به یک مزدور بپیوندند که با تروریست ها می جنگد...
برای به ارث بردن ثروت، مخاطبین مختلف یک وصیت نامه باید در یک شکار لاشخور وحشی برای جمع آوری اقلام انتخاب شده با هم رقابت کنند، اما نمی توان آنها را به سادگی خرید...
سال ۱۸۷۴. «بارت» (ليتل)، کارگر سياه پوست راه آهن، به دليل حمله به يک سفيد پوست محکوم به اعدام مي شود. «هدلي لامار» (کورمن)، وکيل دعاوي که درمي يابد خط آهن بايد از وسط شهر «راک بريج» عبور کند، براي تخليه ي شهر و تصاحب زمين هاي آن با فرماندار (بروکس) تباني مي کند تا براي تضعيف روحيه ي مردم شهر، «بارت» را به عنوان کلانتر به آن جا بفرستد...
دو پلیس هارلم در مورد یک سرقت تحقیق می کنند و معتقدند که یک کشیش آن را برای سرقت پولی که برای جمع آوری کمک های مالی محلی جمع آوری کرده است، ترتیب داده است...
جان و مری در یک بار مجردی با هم آشنا میشوند و یک شب عاشقانه را با هم سپری میکنند. روز بعد، آنها شروع به شناختن یکدیگر میکنند و متوجه میشوند که ممکن است عشقی جدید در راه باشد..