از سال ۱۹۶۰ به بعد، محبوبیت برنامه تلویزیونی اندی گریفیث شهرتی به همه سنین بخشیده است، کمکی به تبدیل شهر مونت آیری در کارولینای شمالی به مکانی مقدس برای طرفداران میبری شده است و بسیاری را تحت تأثیر قرار داده...
پس از مرگ عموی شگی، او، اسکوبی و اسکریپی به عمارت عمویشان میروند تا ارثیه را دریافت کنند. اما به محض رسیدن، متوجه میشوند که این عمارت توسط روح یک سرباز کنفدراسیون تسخیر شده است. آنها با کمک سه برادر روحگیر که "برادران بو" نامیده میشوند، تلاش میکنند تا هم ارثیه شگی را پیدا کنند و هم از دست این روح فرار کنند...
مکس دِیولین صاحبخانه مخوف یک محله فقیر نشین در لس آنجلس است. مکس در حالی که برای فرار از مستاجران عصبانی خود می دود، پس از اینکه یکی از آنها می گوید مالک ساختمان است، مکس توسط اتوبوس کشته می شود و به جهنمی که شبیه یک دفتر مرکزی شرکت است فرود می آید. او با بارنی ساتین، مدیر روحها، سرسپردۀ شیطان، ملاقات میکند، که به او میگوید که اگر بتواند سه جوان بیگناه را در ازای جان خود بفروشد، او را آزاد میکند. ..
«کُنت دراکولا» (هامیلتن) مجبور به مهاجرت به نیویورک است، زیرا کمیساریای خلق میخواهد قصر او در ترانسیلوانیا را به ورزشگاه تبدیل کند. «دراکولا» با دیدن عکس مانکنی بهنام «سیندی سوندهایم» (سینت جیمز) روی جلد مجلهای، دلباخته او میشود و خیلی زود نوکرش، «رنفیلد» (جانسن) ترتیب ملاقاتش را با «سیندی» میدهد و کمکش میکند تا از بانک خون «غذا» تهیه کنند. «سیندی» که تحت تأثیر شخصیت «دراکولا» قرار گرفته، با او میرود و «دراکولا» با اولین گاز میفهمد که عشق بزرگش را پیدا کرده است. «سیندی» که زندگی بیبندوباری داشته، از اضطراب همسر و مادر شدن پیش روانپزشکی بهنام «جف رُزنبرگ» (بنجامین) رفته و...
سه دانشمند به یک گربه بیگانه که روی زمین گیر افتاده کمک می کنند تا فضاپیمای آسیب دیده خود را تعمیر کند و به خانه بازگردد، اما تلاش های آنها توسط مقامات ارتش ناتوان و جاسوسان خارجی با مشکل مواجه می شود...
پسر مزرعه دار یوگسلاوی، اندی پتروویچ (گری گریمز) عاشق فوتبال است، اما در زمین بازی بی فایده است. هنگامی که او به قاطر محبوبش، گاس، اعلام می کند که برای همیشه بازی را رها می کند، حیوان اجباراً توپ فوتبال اندی را به دورتر می زند. خیلی زود، اندی گاس را آموزش می دهد تا به صورت دستوری توپ را بزند...
داستان سریال "ماجراهای شوم بیلی و مندی" مربوط به دو کودک به نام های Billy و Mandy می باشد . کسانی که در یک مسابقه برای نجات جان همستر خانگی بیلی برنده شده و حالا دوستی دائمی با Reaper برقرار کرده اند . در واقع بچه ها با تقلب در مسابقه پیروز شده اند و Reaper را به عنوان برده در کنار خود دارند و از توانایی های جادویی و قدرت های ما فوق طبیعی برای رفتن با مکان های مافوق طبیعی استفاده می کند