«تیا» (ریچارد دز) و «تونی مالون» (آیزنمان) بچههای یتیمی هستند که اصل و نسب ناشناختهای دارند. توانائیهای ماوراء طبیعی آن دو از جمله پیشگوئی و تلهپاتی، توجه میلیونری بهنام «بولت» (میلاند) را جلب میکند و او تصمیم میگیرد از بچهها سوء استفاده کند. بهزودی نیز موفق میشود با اسناد جعلی آنان را نزد خودش بیاورد. اما بچهها میگریزند و سرانجام با کمک «جیسن اودی» (آلبرت) در مییابند که آخرین بازماندههای یک سفینه فضائی هستند که در دریا سقوط کرده است...
خوان ، یک خدمتکار جوان و زیبا ، با تام میلفورد تاجر ثروتمند شهر نیویورک آشنا می شود و شروع به معاشرت می کند. خوان که از آوردن او به آپارتمان کوچکش که با هم اتاقی اش آدری مشترک است خجالت می کشد ، تام را به یک آپارتمان شیک می آورد که...
“لوتر هگز” آرزو دارد در روزنامه زادگاهش به عنوان یک خبرنگار مشغول بکار شود. وقتی سردبیر روزنامه از او می خواهد در عمارت “سیمون ها” که بیست سال پیش در آن قتلی اتفاق افتاده یک شب را سپری کند، او خود را در آستانه رسیدن به آرزویش می بیند و…
مری پاپینز با چتری از ابرها پایین می آید تا نگه داری از “جین” و “مایکل” بچه های آقا و خانم “بنکس” را به عهده بگیرد. اما او یک پرستار بچه ی معمولی نیست…
ای.جی نیلز نویسنده سری کتاب های "مجردی" می باشد. این کتاب ها زندگی عاشقانه افراد مجرد در نقاط مختلف جهان را توصیف میکنند. زمانی که برای پرداخت مالیات به دولت به مشکل برمیخورد، تصمیم میگیرد کتاب دیگری را سریع بنویسد تا بتواند پول مالیات را تهیه کند. ناشر ای.جی پیشنهادی به او می دهد...
داستان پرهیجان ویلیام فاکنر که در دهه ۱۹۲۰ در جنوب آمریکا اتفاق میافتد. دختر فرماندار توسط یک مرد کاجونی اغوا و مورد تجاوز قرار میگیرد، کسی که پس از ازدواج دختر، برای ایجاد دردسر بیشتر برای او بازمیگردد.
یک کارگر کارخانه تولید پیژامه آیووا عاشق یک سرپرست مهربان می شود که توسط رئیس کارخانه استخدام شده بود تا به مخالفت با تقاضای کارگران برای افزایش حقوق کمک کند...
صبح روز پیکنیک روز کارگری در شهری کوچک،"هال کارتر" وارد شهر می شود تا با دوست قدیمی خود ملاقات کند اما بر حسب اتفاق پسر ثروتمندترین مرد شهر از آب در می آید."هال" مردی خودستا و خودخواه است اما عاشق دختر زیبای شهر می شود و...