
Fred Williamson
- نام اصلی : Fred Williamson
- پیشه : کارگردان,بازیگر مرد,تهیه کننده
- تولد : March 5, 1938 در Gary, Indiana, USA
- جوایز : نامزد دریافت 1 جایزه.
شناخته شده با
-
Starsky & Hutch (2004)
6.1655 / 100 -
From Dusk Till Dawn (1996)
7.27.248 / 100 -
MASH (1970)
7.57.580 / 100 -
Black Caesar (1973)
6.51- / 100
-
-
7.27.248 / 100
ست گکو (جرج کلونی) و برادر کوچکترش (کوئنتین تارانتینو) پس از اینکه سرقت مسلحانه خونینی را در تگزاس انجام می دهند، تصمیمی دارند از مرز گریخته و وارد مکزیک شوند. آنها یک کشیش و دو فرزندش را گروگان می گیرند تا آنها را از مرز عبور دهند. آنها غروب آن روز و پس از عبور از مرز به یک کلوب می رسند که افراد مشکوکی در آنجا هستند. آنها تصمیم می گیرند شب را در آنجا سپری کنند اما پس از مدتی پی می برند که صاحبان آنجا عده ای خون آشام هستند و اکنون برای نجات جانشان بایستی با آنها مقابله کنند.
-
4-- / 100
یک پلیس اهل شیکاگو قاتل شریک زندگی خود را شکار می کند و به یک پنهان کاری می پردازد...
-
4.2-- / 100
یک کارآگاه خصوصی توسط مردی ثروتمند استخدام می شود تا خواهرزاده اش را که در سفر به اروپا ناپدید شده است پیدا کند....
-
4.7-- / 100
دو خواهر و برادر روسی که در استانبول ترکیه زندگی میکنند و در تجارت شمشیربازی الماس کار میکنند، نقشهای برای سرقت الماس افسانهای سفید آتش دارند، اما رقبای آنها نقشههای دیگری در سر دارند...
-
5.2-- / 100
در شهر نیویورک پسا آخرالزمانی، یک پلیس به برانکس نفوذ می کند، جایی که به میدان نبرد چندین باند خیابانی قاتل تبدیل شده است...
-
6.61- / 100
داستان درباره عده ای از کارگران یک کارخانه می باشد که از پلیس و بی کفایتی هایش خسته شده و خود قصد دارند جلوی ارازل و اوباشی که منطقه را به خطر انداخته اند، بگیرند...
-
4-- / 100
پنج دوست دور هم جمع میشوند و تصمیم میگیرند عملیاتی را برای سرقت از یک بانک برنامهریزی کنند.اما تفاوت اصلی بین این باند این است که هر پنج مرد نابینا هستند...
-
6.61- / 100
در فرانسه سال 1944، چند سرباز سرکش آمریکایی از جمله “گروهبان رابرت ییگر”، و سرباز “فرد کنفیلد” به یک زندان نظامی فرستاده می شوند. اما کاروان آنها مورد حمله آلمانها قرار گرفته و آنها به قصد رفتن به سوئیس فرار می کنند. در خلال مسیر آنها با آلمانها جنگیده و یکی از آنها را به اسارت می گیرند…
-
4.6-- / 100
یک سرباز سیاهپوست پس از جنگیدن برای اتحادیه در جنگ داخلی، برمیگردد تا متوجه شود که مادرش توسط یک گروه از اوباش سفیدپوست به قتل رسیده است. او به یک شکارچی جایزه تبدیل میشود، مصمم به ردیابی و کشتن مردانی که مادرش را کشتهاند.
-
4.7-- / 100
کاراگاهی خصوصی 48 ساعت فرصت دارد تا شاهد دولت را از لس آنجلس به نیویورک زنده انتقال دهد...
-
1975 | زمان 103 دقیقه | وسترن5.81- / 100
"پایک" تبهکاری که گذشته خود را فراموش کرده به کارفرمای ثروتمند و درستکار خود قول می دهد تا هشتاد و شش هزار دلارش را به مزرعه ای در مکزیک برساند. او با قمار بازی حرفه ای برای به پایان رساندن ماموریت خطرناکش متحد می شود و...
-
6.1-- / 100
پس از مرگ برادرش، دوک جانسون (فرد ویلیامسون) برای سازماندهی مراسم تشییع جنازه برادرش به یک شهر کوچک جنوبی سفر می کند...
-
6.3-- / 100
دو شکارچی جایزه بگیر سیاه پوست که به دنبال یک قانون شکن هستند، یک شهر کوچک غربی را بدون کلانتر تصرف می کنند...
-
6.1-- / 100
فیلم در مورد سه متخصص هنرهای رزمی است که مانع از آلوده کردن منابع سفیدپوست به منبع آب ایالات متحده با سمی می شوند که فقط برای سیاه پوستان مضر است...
-
6-- / 100
یک خلافکار در هارلم باید همسر سابقش را نجات دهد. مافیا او را به گروگان گرفته است و...
-
5.8-- / 100
یک پِیک بین المللی کمربند سیاه (فرد ویلیامسون) سعی می کند یک میلیون دلار بدون کشته شدن تحویل دهد...
-
6.51- / 100
"تامی گیبز" پسری سرسخت که در محله ای یهودی نشین بزرگ شده،آرزو دارد تبهکاری بزرگ شود.در دوران کودکی پای او به وسیله یک پلیس فاسد شکسته و...
-
5.5-- / 100
یک کارگر بارانداز در لس آنجلس یک بوکسور می شود اما مدیر او درگیر راکت های مختلف است و او برای اوباش کار می کند...
-
6.1-- / 100
داستان سه فرد با مشکلات و تفاوتهای شخصیتی زیاد که پس از ترک بیمارستان، با هم زندگی میکنند و به یکدیگر کمک میکنند.
-
7.57.580 / 100
«هوکی» (ساترلند)، «دوک» (اسکریت) و «جان» (گولد) به بیمارستان جراحی سیار ارتش شماره ی ۴۰۷۷ در کره وارد می شوند و مشغول عمل جراحی مجروحان بازگشته از جبهه می شوند. این جراحان چیره دست در اوقاع فراغت عادت ها و سرگرمی های خود را دنبال می کنند…
-
-
-
8.39
جورج گریگ که فرمانده یک سفینه فضایی است به دست نیرو که از سیاره ای دیگر آمده نابود می شود همانروز از وی بچه ای به دنیا می آید که نامش را جیمز می گذارند جیمز وقتی بزرگ می شود به خدمت سفینه فضایی در می آید تا جای پدر را بگیرد از آن طرف نیرو با ماده ای که اختراع کرده سیاره ای را نابود می کند و اکنون قصد دارد با همان ماده به جنگ زمین بیاید اما سفینه اینتر پرایز که جیمز نیز در آن است قصد دارد جلوی این کار را بگیرد...
-
8.37
سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...
-