یک پیشخدمت کوکتل به طور تصادفی جان یک دیپلمات مهم عرب را نجات می دهد . او که در کانون توجه رسانه ها قرار می گیرد، توسط وزارت پروتکل ایالات متحده استخدام می شود، اما به زودی متوجه می شود که دنیای شیطنت های سیاسی برای استعدادهای خاص او مناسب نیست...
"هری موزبی" بازیکن اسبق فوتبال و کارآگاه خصوصی فعلی،توسط یک بازیگر زن که همسر یکی از بزرگان هالیوود است استخدام می شود تا دختر گمشده اش را پیدا کند.او برای پیدا کردن دختر به فلوریدا سفر می کند اما...
«لی کارتر» (پرنتیس)، گزارش گرتلویزیونی و محبوب سابقش، «جو فریدی» (بیتی)، از شاهدان ترور کاندیدای ریاست جمهوری، «سناتور کارول» (جویس) و کشته شدن قاتل احتمالی او هستند. سه سال بعد، «لی» آشفته و پریشان نزد «فریدی» می آید و می گوید که تمامی شاهدان آن ترور یکی یکی کشته شده اند…
«هوارد بانيستر» (اونيل) - موسيقيدان کم حافظه و يکي از دو فيناليست رقابت براي به دست آوردن بورس تحصيلي بيست هزار دلاري بنياد لارابي - هم راه نامزد خشک و بي روحش، «يونيس برنز» (کان) به هتل بريستول در سن فرانسيسکو مي آيد. اما خيلي زود با «جودي ماکسول» (استرايسند)، زن سرگردان و عجيب و غريبي آشنا مي شود که با ديدن «هوارد»، بلافاصله تصميم مي گيرد زنش بشود......
داستان فیلم در مورد دو دزد و راهزن به نامهای «بوچ» و «ساندنس» است که به قطارها دستبرد میزنند. اما یکی از سرقت هایشان طبق برنامه پیش نمی رود و گروهی از مردان قانون تا دندان مسلح، شروع به تعقیب آن دو می کنند. وقتی آن دو می فهمند که این گروه تصمیم ندارند دست از تعقیب بردارند، تصمیم می گیرند به بولیوی بروند.
مردی متاهل برای امضای برگه های ترفیع وارد آپارتمان رئیسش می شود و در عوض یک مهمانی 200 نفری پیدا می کند. او با یک زن تمام شب را با او می گذراند، عاشق او می شود و می فهمد که او همسر رئیسش است...
"مکس بیالیستاک" تهیه کننده سینمائی است که برای تهیه کردن بودجه برای کارهای خود مجبور می شود با زنان پیر و ثروتمند رابطه عاشقانه برقرار کند.وقتی حسابداری به نام "لئو بلوم" اسناد مالی او را بررسی می کند راهی برای بدست آوردن پول پیدا می کند و...
این سریال ماجراهای “آریل” و دوستانش در سن 14 سالگی را روایت می کند. از اولین دردسر او با “اورسلا” تا مجموعه اشیاء انسانی، این سریال سفر این شاهزاده را تا رشد کامل نشان می دهد. در این سریال همچنین شخصیتهای جدید مانند “اورچین” که دوست “آریل” است معرفی می شوند.
داستان سریال درباره رابطه دو نفر به نامهای ویلیام ترومن و گریس آدلر است در در آپارتمانی در نیویورک سیتی زندگی می کنند. ویل وکیل است و گریس طراح داخلی...
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...