Robin Bhatt

فیلم در دوران تحولات بزرگ شهر بمبئی، در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی روایت می‌شود.

آیشواریا رای، در نقش یک وکیل ظاهر میشود. عرفان خان نقش یک پلیس را دارد و شبانا آزمی نقش یک مادر را بازی میکند. خاندان روی نقش اصلی را دارد و .....

داستان درباره چهار دوست است که سفری پرماجرا به مانالی در دامنه کوه های هیمالیا می روند. “بانی” با رفیق اش  “آوی” و “آدیتی” در ایستگاه قطار منتظر قطاری به مقصد مانالی هستند که با “ناینا” آشنا می شوند…

جسی (آجی دیوگان) سردار مقیم لندن برای فروش زمین به زادگاهش پنجاب باز میگردد غافل از اینکه بیلو (سانجی دات) به خاطر دشمنی دیرینه با خانواده جسی، قسم یاد کرده در صورت پیدا کردن جسی او را بکُشد. جسی در راه آمدن به زادگاهش تصادفاً با سوکی (سوناکشی سینها) خواهر کوچک بیلو آشنا میشود و...

داستان فیلم در ارتباط با سه دانشجو پزشکی می باشد که از دهلی نو به یک روستای کوچک میروند و حدود دو ماه کسی از آنها هیچ خبری ندارد . چند تن از همکلاسی های آنها از دولت میخواهند تا برای یافتن آنها اقدام کنند و دولت دو بازرس پلیس را برای پیگیری این موضوع راهی روستا میکنند و ...

مردی در مکزیک به دنبال عشق خود میگردد،در حالی که پلیس و خلافکاران به دنبال او ...

"اکتا" که علاقه شدیدی به برنامه های روزمره تلویزیون دارد،به همسرش "گوپال" مشکوک شده و تصور می کند او با زنی دیگر رابطه دارد.او که از توضیحات همسرش قانع نشده تصمیم می گیرد خود دست به تحقیق بزند...

یک زن که حافظه‌اش را از دست داده است، می‌ترسد که یک روز گمشده در زندگی‌اش او را به یک جنایت مرتبط کند و تلاش می‌کند تا ردپای خود را بین شامگاه شنبه و صبح دوشنبه دنبال کند.

وکیلی بنام «راگونات میشرا» ازدواج دخترش «دالی» را با مردی بنام «راجان» ترتیب داده است، در حالی که می داند دختر در واقع «آمکارا شوکلا» را دوست دارد...

کریشنا مهرا(هریتک روشن) پس از مرگ پدر و مادرش همراه با مادربزرگش در یک منطقه دورافتاده ولی زیبا و کوهستانی زندگی می‌کند، روهیت مهرا ۲۰ سال پیش مرده‌است. کریشنا تنها است و سرگرمی خاصی ندارد تا اینکه گروهی توریست به آن منطقه می‌آیند در هنگام فرود چتر یکی از این گردشگرها که پریا(پریانکا چوپرا) نام دارد دچار مشکل می‌شود و کریشنا او را نجات می‌دهد، پریا در آن جا پی به قدرت خارق‌العاده و فرا انسانی کریشنا می‌برد. به تدریج کریشنا عاشق پریا می‌شود...

" اراو" یک جوان هندی بلند پرواز که آرزو دارد روزی تبدیل به طراح ماشین بشود ، او به آمریکا سفر می کند ، جایی که با دختره زیبایی به نام "آنا" ملاقات می کند و ...

یک پدر محافظ شروع به کندوکاو عمیق تر در گذشته دوست مالک، غیرقابل پیش بینی و خشن دخترش می کند...

راج ( شاهرخ خان ) روستا زاده ای است از طبقه متوسط که به دنبال بلند پروازی های شخصی به شهر بمبئی آمده است و در آنجا شرکت حمل و نقل کوچکی را تاسيس کرده و آنقدر ساده و بی تکلف است که در مواقع ضروری خود رانندگی کاميونها را بر عهده ميگيرد . راج در يک تصادف با پريا ( رانی موکرجی ) ملاقات ميکند ٬ دختری شيک و امروزی که در يونان به دنيا آمده و تربيت شده و اکنون در هند طراح لباس است...

راج و کاجل از کودکی به هم دوست بودند و وقتی بزرگتر میشوند دوستی شان بیشتر میشود به صورتی که راج عاشق کاجل میشود ولی کاجل اصلا این عشق را نمیبیند و با شخص دیگری ازدواج میکند و ...

راج و پریا، زوج جوانی که به تازگی به سوئیس نقل مکان کرده بودند، با همسایه‌های جدیدشان دوست شدند. اما زندگی آرام آن‌ها با متهم شدن راج به قتل یکی از همسایگانشان به هم ریخت و او مجبور شد برای اثبات بی‌گناهی‌اش فرار کند.

راجش، داماد و کارمند ویجی کاپور، تاجر ثروتمند، به او و خانواده‌اش خیانت می‌کند. این خیانت، رقابتی را بین دو گروه پدر و پسر بر سر بازپس‌گیری اموال و موقعیت از دست رفته‌شان رقم می‌زند.

کدخدای یک روستا به مظنونی فراری پناه می‌دهد. رئیس کلانتری که آدمی سنگدل و جاه‌طلب است، برای دستگیری فرد فراری روستا را به آتش می‌کشد و اهالی آن را به قتل می‌رساند اما…

یک جنایتکار بی رحم پس از ملاقات با کودکی رها شده و نهایت مراقبت از او را اصلاح می کند. با این حال، سایه های گذشته همچنان او را آزار می دهد.

زنی بعد از اینکه خواهر دوقلویش شکنجه شده و به قتل میرسد بدنبال پیدا کردن و شکار قاتل اوست ...

مردی برای فرار از دست قانون، تصمیم میگیرد سرآشپزی که شباهت بسیاری به خودش دارد را به قتل برساند و جایگاهش را تصاحب کند...