نیکول، نویسندهی سرشناسی در حوزه سفرهای بینالمللی، برای نگارش مقالهای جدید دربارهی یک مقصد ساحلی رویایی، مکانی دلنشین را اجاره میکند. اما به طور اتفاقی، کید، نمایندهی بازاریابی یک مجلهی رقیب گردشگری، نیز همان مکان را رزرو کرده است.
لیچ به عنوان پادشاه ارتش زامبیها حکومت میکند و مارِک به همراه دوستش داگن در حال تلاش برای به دست آوردن یک سلاح قدرتمند از خدایان میباشد تا نفرین بزرگ را شکست دهد...
گروهی از هواپیما ربایان غیر احتمالی ،واگن نبرد قدرت بخار،جادوگر جوان شجاع (مارک) قطعه نهایی از دارکپور را می دزدد و شروع به تلاش نا امیدانه برای گرفتن مصنوعجات نفرین شده ،که خدا آنها را حفظ میکند ،اما زمانیکه آنها در مسابقه مرگ بین گروه ظالم از مزدوران نخبگان و تثلیث شیاطین بودند،مارک باید قبل از دوستانش خودش را باور داشته باشد که کشته نشوند و دارکسپود از دست رفته و شیطان از ساحران بد و اتحاد دارکسپود و جاری شدن جهان با سپاهش از ارواح را متوقف کنند و …
چارلی فرزند معتادِ یک سیاست مدار است که از کمپ ترک اعتیاد جوانان فرار میکند. اما زمانی که به خانه می آید والدینش او را مجبور میکنند به کمپ ترک اعتیاد بزرگسالان برود. در آنجا او با یک دختر بیمار بنام اوا آشنا می شود. عشق به اوا انگیزهای برای ترک اعتیاد چارلی می شود و...
مارِک، یک جادوگر جوان با قدرت غیبگویی، در حالی که مشغول جمع آوری یک تیم متشکل از ماجراجویان است، نحوه مهار کردن قدرت فاسد را یاد میگیرد. آنها باید قبل از اینکه یک ساحره قدرتمند بنام سالک طاعون را همه جا گسترش دهد، او و ارتش سیاهش را شکست دهند…
هنگامی که تیلا برای نجات یکی از اعضای خانواده اش که توسط یک غول ربوده شده است ، درخواست کمک از یک شعبده باز ماجراجو می کند ، آن دو همراه یکدیگر راهیِ سفری ماجراجویانه می شوند و…
شاهزاده درک و پرنسس اودت دختر کوچکی به نام آلیس را به فرزندی قبول می کنند. آلیس توسط گروهی از سنجابهای پرنده اسیر میشود که بر اساس یک پیشگویی معتقدند شاهزادهی قو شیطانی است. اکنون، درک و ادت هستند که باید آلیس را نجات دهند...
یک مامور اف بی آی که دارای تواناییِ سفر در زمان است ، باید با نیروهای شیطانی ای که از آینده در حال آمدن هستند به مبارزه بپردازد ، تا بتواند عزیزانش را که در خطر نابودی هستند ، نجات دهد و…
در یک ماجراجویی هیجانانگیز، لیتون و لوک با دزدی یک خانه اپرا روبهرو میشوند. سارق نقابدار، همه را مجبور به شرکت در بازیای میکند که برنده آن به زندگی جاودانه میرسد، اما بازندگان جان خود را از دست میدهند.
جیس نیوفیلد یک مشکل دارد. علاوه بر این که نابینا است و بچه جدید مدرسه است، مشکل او این است که بچه های مدرسه جدید او فکر می کنند او یک احمق است. جیس باید راهی پیدا کند تا در مدرسه جدیدش پذیرفته شود. پیوستن به تیم کشتی ممکن است کارساز باشد...