David Moreau

آلیس پس از مرگ مادرش به خانه کودکی خود بازمی‌گردد و متوجه وجود سیستم‌های نظارتی و یک حضور شوم می‌شود که او را به سمت یک حقیقت وحشتناک می‌کشاند.

یک رانندهٔ سابق که از طریق یک آکادمی اتومبیل‌رانی به دنیای مسابقات بازگشته، در آنجا با ویل آشنا می‌شود. با شکل‌گیری رابطه‌ای عاشقانه میان آن‌ها، این دو به رقبایی در راه کسب عنوان قهرمانی مسابقات فرمول یک تبدیل می‌شوند و بدین ترتیب، زن راننده ناگزیر از انتخاب بین عشق و پیروزی خواهد بود.

یک نوجوان قبل از اینکه برای یک شب مهمانی برود، برای تست یک داروی جدید به سراغ فروشنده مواد مخدرش می‌رود. در راه برگشت به خانه، زنی زخمی را سوار می‌کند و شب به طرز عجیبی تغییر می‌کند.

اگر یک توله شیر در اتاق شما ظاهر شود چه می کنید؟ خواهر و برادر اینس و الکس، وقتی کینگ، توله شیر قاچاق شده ای را پیدا می کنند که از فرودگاه فرار می کند و در خانه آنها پناه می گیرد، باید با این دوراهی روبرو شوند...

پنج دوست صمیمی زمانی که صبح از خواب بلند میشوند ، متوجه می شوند که تمام اطرافیانشان ناپدید شده اند، حال باید برای زنده ماندن با مشکلات روبه رو دسته و پنجه نرم کنند...

دیتور سی و هشت ساله بلندپرواز مجله "ریبل الیس" در حال بازگشت از برزیل به پاریس است که فلش مموری خود را در هواپیما گم می‌کند، هرچند یک دانشجوی معماری، "بالتازا ایپفل"، آن را پیدا می‌کند و با "الیس" یک قرار ملاقات برای تحویل فلش می‌گذارد...

 سیدنی ولز یک نوازنده ویولن در یک گروه مطرح است که در دوران کودکی طی یک حادثه تلخ هنگام بازی با خواهر بزرگترش کور شده است و در حال حاضر با وجود کوری زندگی کاملا مستقلی دارد تا اینکه یک اهدا کننده قرنیه برای او پیدا میشود و پیوند قرنیه به خوبی انجام میشود و سیدنی بینایی خود را دوباره به دست می آورد ولی خوشحالی او بعد از این اتقاق زیاد طول نمیکشد چشمهای اهدایی به او چیزی فراتر از یک چشم معمولی هستند و چیزهایی را میبینند که برای سیدنی قابل درک نیستند و همین امر باعث میشود که سیدنی به دنبال هویت اهدا کننده قرنیه خود برود که در ادامه متوجه میشود که …

“کلمنت” یک معلم در فرانسه به همراه شوهرش “لوکاس” در خانه ای زندگی می کنند. ناگهان یک شب کلمنت با صداهای عجیب بیدار می شود. تمام چراغ ها خاموش، تلفن ها قطع و ماشین لوکاس رو دزدیده بودند. متوجه می شوند که فقط خودشان تنها نیستند. ناگهان نور عجیبی بیرون می بینند و در انبار پنهان می شوند و درخواست کمک می کنند اما کسی نیست اطرافشان و …