مکس دِیولین صاحبخانه مخوف یک محله فقیر نشین در لس آنجلس است. مکس در حالی که برای فرار از مستاجران عصبانی خود می دود، پس از اینکه یکی از آنها می گوید مالک ساختمان است، مکس توسط اتوبوس کشته می شود و به جهنمی که شبیه یک دفتر مرکزی شرکت است فرود می آید. او با بارنی ساتین، مدیر روحها، سرسپردۀ شیطان، ملاقات میکند، که به او میگوید که اگر بتواند سه جوان بیگناه را در ازای جان خود بفروشد، او را آزاد میکند. ..
تینی با فشار عصبی ناشی از حضور طولانی مدت در خانه ، سعی دارد دخترش ، رابی ، را به قتل برساند . فقط کمک دوستان ، خانواده و مشاوران وی می تواند مانع صدمه زدن به رابی و خودش شود ...
ریک و دنی تصمیم میگیرند در هاوایی کسبوکاری راهاندازی کنند، اما پس از اینکه نتوانستند حقوق خود را بپردازند، دنی توسط مقامات دولتی زمینگیر میشود. ریک باید بین نجات دوستش یا کسب و کار یکی را انتخاب کند...
داو اوونز که راننده اتومبیل رانی است تحت نظر شرکت ویسکی رانرز در یک مسابقه کشوری شرکت می کند. جین هریس و سانی لیندر فاکس دستیار او هستند. سون دیو و سانی رقابتی دوستانه را برای جین آغاز می کنند. مسابقه...
"برنارد لاورنس" مردی خوشگذران،با استفاده از جدول زمانی خطوط هوایی،سیستم هوشمندانه ای طراحی کرده که به او اجازه می دهد با سه مهماندار رابطه مخفیانه داشته باشد.اما با از راه رسیدن یکی از دوستانش زندگی او به هم می ریزد...
جورج گریگ که فرمانده یک سفینه فضایی است به دست نیرو که از سیاره ای دیگر آمده نابود می شود همانروز از وی بچه ای به دنیا می آید که نامش را جیمز می گذارند جیمز وقتی بزرگ می شود به خدمت سفینه فضایی در می آید تا جای پدر را بگیرد از آن طرف نیرو با ماده ای که اختراع کرده سیاره ای را نابود می کند و اکنون قصد دارد با همان ماده به جنگ زمین بیاید اما سفینه اینتر پرایز که جیمز نیز در آن است قصد دارد جلوی این کار را بگیرد...